خلاصة:
طرح اندیشه اتوپیا از طرفی بیشتر در دورههایی صورت گرفته که نظامهای اجتماعی از عدم انعطاف سیاسی بیشتری برخوردار بوده و اندیشمندان خود را در تاثیرگذاری بر نظام سیاسی ـ اجتماعی زمان خود ناتوان دیدهاند و از طرف دیگر وجود ساختی ناسالم و به تعبیر جامعه شناختی، غیرکارکردی، موجب میشده که هر کدام از اندیشمندان، فیلسوفان و حتی جامعهشناسان به ساختن تصویری ذهنی و آرمانی از جامعهای که مردم و مخصوصا طبقات و اقشار پایین جامعه بتوانند نیازهای خود را در حد معقولی تامین کرده و دوستی و تعاون را جایگزین ستیزه و تضاد در روابط اقتصادی ـ اجتماعی کنند، اقدام کردهاند. به همین دلیل میتوان تلاش اندیشمندان در طرح مدینه فاضله را نوعی طرحریزی و برنامهریزی برای ایجاد اصلاحات و تغییرات دانست که مقصد آن در این اندیشهها همان مدینه فاضله است. توصیف افلاطون از مدینه فاضله و حکومت با شرح منشأ جامعه سیاسی یعنی چگونگی گردهم آمدن مردمان برای برپا کردن کشور آغاز میشود. به نظر او انگیزه این کار نه همسایگی و نه تشابه نژادی، بلکه نیاز اقتصادی افراد بشر به یکدیگر است و این نیاز هم از دو چیز بر میخیزد یکی توانایی محدود افراد برای برآوردن همه نیازهای خود و دیگری استعدادهای گوناگون افراد که آنان را به کارهای متفاوتی قادر میسازد. با آطن که افلاطون به طور جزمی معتقد به اقتصاد به عنوان تنها منشأ جامعه سیاسی نیست، بلکه عوامل دیگری را هم دخیل میداند و لیکن نیاز اقتصادی را زیربنا میانگارد. مدینه فاضله در اندیشه فارابی بر اساس تعاون، یاریگری، تقسیم کار و توزیع مسئولیتهای اجتماعی بین اعضای جامعه، به منظور رفع نیازهای فردی و جمعی تشکیل میشود. به نظر فارابی وظیفه اصلی حکومت کوشش و تلاش همه جانبه برای برقرار امنیت و آرامش و استقرار گسترده شبکه آموزش و پرورش به منظور کشف استعدادها و پرورش آنها و بهرهگیری صحیح از استعدادهای شکوفا شده برای واگذاری مسئوولیتهای متناسب در ضمن تقسیم کار است.کارل مارکس معتقد است که کمونیسم به عنوان مدینه فاضله انسانها، امکان به فعلیت در آوردن آرزوهای دیرینه بشر یعنی حذف امتیازات اقتصادی و نابرابریهای اجتماعی را فراهم آورده و از این طریق انسان ها در عمل به آزادی و تساوی بیشتری برای کنش اجتماعی خود دست مییابند
The idea of utopia was in times that social systems suffered from the lack of flexibility and social thinkers of time were unable to influence the social-political system of that time.Scholars attempt in posing utopia is a kind of planning and programming for reforms and changes that its destination in those thinking is utopia.
Plato's descriptions of utopia and government begins with the explanation of the origin of political society, that is how people come together to set up the country.
Plato believed that the economy as the only source of political community is not dogmatic, but also considers other factors and contribute the economic needs as infrastructure.
Farabi's utopia based on the idea of cooperation, sponsors, division of labor and social responsibility among community bmembers in order to meet the needs of individual and collective forms.
Karl Marx believed that communism as a man's utopia, actualized the possibility of human long-standing aspirations of elimination of economic benefits and social inequalities and thereby provides the freedom and equality for human to have social action.
ملخص الجهاز:
"بررسی تطبیقی اتوپیا در اندیشههای اجتماعی افلاطون، ابونصر فارابی و کارل مارکس داود ابراهیمپور 1 چکیده طرح اندیشه اتوپیا از طرفی بیشتر در دورههایی صورت گرفته که نظامهای اجتماعی از عدم انعطاف سیاسی بیشتری برخوردار بوده و اندیشمندان خود را در تاثیرگذاری بر نظام سیاسی ـ اجتماعی زمان خود ناتوان دیدهاند و از طرف دیگر وجود ساختی ناسالم و به تعبیر جامعه شناختی، غیرکارکردی، موجب میشده که هر کدام از اندیشمندان، فیلسوفان و حتی جامعهشناسان به ساختن تصویری ذهنی و آرمانی از جامعهای که مردم و مخصوصا طبقات و اقشار پایین جامعه بتوانند نیازهای خود را در حد معقولی تامین کرده و دوستی و تعاون را جایگزین ستیزه و تضاد در روابط اقتصادی ـ اجتماعی کنند، اقدام کردهاند.
توصیف افلاطون از این مدینه فاضله و این حکومت با شرح منشأ جامعه سیاسی یعنی چگونگی گردهم آمدن مردمان برای برپا کردن کشور آغاز میشود و به نظر او انگیزه این کار نه همسایگی و نه تشابه نژادی، بلکه نیاز اقتصادی افراد بشر به یکدیگر است و این نیاز هم از دو چیز بر میخیزد: یکی توانایی محدود هر کس برای برآوردن همه نیازهای خود و دیگر استعدادهای گوناگون افراد که آنان را به کارهای متفاوتی قادر میسازد."