ملخص الجهاز:
"مدافعان بکارگیری تفکر تک سبب بینانه مهندسی در اقتصاد اغلب اینگونه جلوه میدهند که:«برای حل معضل مصرف بیرویه و غیر بهینه انرژی در کشور راهی بجز افزایش قیمت ها وجود ندارد»و با سادهسازی موضوع،کنترل شدن مصرف بدنبال افزایش قیمتها را قطعی و مسجل فرض میکنند و معلوم نیست که اگر چنین امری محقق نشد و احیانا آثار و تبعات منفی دیگری نیز بروز کرد مسئولیت ایشان چیست؟ و معمولا همان گزاره مورد اعتراض آقای استیگلیتز را تکرار خواهند نمود.
در هر حال در مورد این سادهسازی در زمینه رابطه فوق الذکر(ارتباط بین قیمتها و مصرف انرژی در شرایط واقعی ایران)که به آن راه حل قیمتی کنترل مصرف انرژی اطلاق میشود،خصوصا در بخش تولید و در بنگاههای تولیدی،تردیدها و ابهاماتی وجود دارد که ذیلا توضیح داده میشود،راه حل قیمتی در ظاهر بسیار آسان بنظر میرسد اما به دلایل زیر ریسک بالائی دارد: 1-متأسفانه کمتر توجه شده و میشود که اصولا منطق بهینهسازی و بهرهوری انرژی منطق جایگزینی عوامل است 3حاملهای انرژی کالاهای ضروری هستند و با تغییر نسبت قیمتها،میان انرژی و سایر عوامل تولید،تنها زمانی جایگزینی سایر عوامل بجای انرژی محقق میشود که کشش جایگزینی عوامل صفر نباشد و به عبارت دیگر راه کارهای شناخته شده برای اجرای پروژههائی که مصرف انرژی را کاهش میدهد اما ماشینآلات،نیروی کار و یا مواد اولیه بیشتری را جایگزین انرژی میکند وجود داشه باشد.
در مورد بسیاری از مصارف غیر تولیدی نیز همین مسئله مصداق دارد مثلا چنانچه شهروندان با قیمتهای رقابتی بین المللی به اتومبیلی که از نظر مصرف سوخت دو یا سه برابر از اتومبیلهای فعلی کاراتر باشد،دسترسی داشته باشند قادر به تحمل دو یا سه برابر شدن قیمت سوخت اتومبیل خود بدون اینکه در واقع هزینه نهائی سوختشان تغییر کرده باشد،خواهند بود."