خلاصة:
دربارة نسبت خلق با حق چه دیدگاههایی وجود دارد؟ و کدام دیدگاه از نظر عقل و نقل پذیرفته است؟ دربارة نسبت خلق با حق سه دیدگاه اصلی وجود دارد: یکی دیدگاه مباینت است که بر اساس آن، خلق با حق هیچ سنخیتی ندارد، بلکه چیستی و هستیاش با چیستی و هستی خداوند کاملا مغایر و بیگانه است؛ دوم دیدگاه اتحاد است که بر اساس آن، خلق با حق، یا در چیستی و در اصل هستی یگانه است؛ گرچه در مرتبة وجود مغایر و بیگانه است؛ یا در چیستی و هستی و مرتبة هستی یگانه است؛ ولی در عین حال با کثرت ضعیفی، خلق از حق متمایز میشود و سوم دیدگاه وحدت محض است که بر اساس آن، خلق هیچ شیئیتی جز شیئیت حق ندارد، گرچه حق «بود» است و خلق «نمود» آن؛ بر اساس برهان عقلی و نقلی، دو دیدگاه اول و دوم باطل و دیدگاه سوم درست است. از اینرو، همین دیدگاه درست است.
ملخص الجهاز:
بر اساس اين ديدگاه ، نسبت خلق و حق ، نسبت وحدت محض است ، يا بهتر است گفتـه شود که از لحاظ شيئيت ، اصلا نسبتي بين خلق و حق نيست ؛ چـون از نظـر شـيئيت ، نسـبت ، بين دو شيء شکل ميگيرد و در اين ديدگاه هرگونه تعدد شيئيت منتفي است ؛ زيرا ذات حـق واقعا شيء است و غير او، از آن نظر که غير اويند، لاشيءهستند، بر خـلاف ديـدگاه فلاسـفۀ حکمت متعالي و بين اين دو ديدگاه فاصلۀ زيادي اسـت ؛ زيـرا در ديـدگاه فلاسـفۀ حکمـت متعالي، نسبت خلق و حق به حسب شيئيتشان ، نسـبت اتحـاد اسـت ، يعنـي يگـانگي وجـود، آميخته است با گونه اي از کثرت وجود، يا کثرت تفاضلي يا کثرت غير تفاضلي؛ اما در ديدگاه عرفا هيچ شيئي جز شيئيت و واقعيت حق نيست ، فقط اوست که در حقيقت ، «شيء» است ، و ما بقي همه بالعرض و از باب مجازات «شيء» هستند؛ چنانکه به اين نکتـه در روايتـي کـه از امام صادق نقل شده ، إشاره شده اسـت ؛ زيـرا آن حضـرت بـه زنـديقي کـه پرسـيد خداونـد چيست ؟ فرمود «هو شي ء بخلاف الأشياء...