خلاصة:
اکنون که انسان ها با دگرگونی های فزاینده ای روبه رو هستند، تنها کسانی موفق اند که توانایی حل خلاقانه مسائل را دارند. از طرفی خلاقیت مفهومی است که با عواملی مانند تدریس و تحصیل مرتبط است. این موضوع برای دانشجویان که در مرز بین دنیای رسمی کار و دنیای نیمه رسمی تحصیل، هستند اهمیت زیادی دارد. هدف این پژوهش تعیین میزان اثربخشی روش تدریس حل مسئله بر تفکر خلاق (مولفه های تفکر خلاق) در بین دانشجویان رشته مدیریت دولتی دانشگاه هوایی شهید ستاری است. این پژوهش از نوع شبه تجربی دو گروهی با گروه آزمایش و کنترل و همچنین اخذ پیش آزمون –پس آزمون و آزمون مکرر (ویژه گروه آزمایش) است. جامعه این پژوهش تعداد 150 نفر دانشجو بوده که از این میان به روش تصادفی ساده دو گروه 20 تایی انتخاب گردیده است. پرسش نامه مورد استفاده نیز پرسش نامه خلاقیت سنج عابدی(1363) بوده است.
در این پژوهش برای تجزیه و تحلیل داده ها، از دو دسته روش آماری آمار توصیفی و آمار استنباطی استفاده گردید. از آزمون T برای مقایسه تفاوت میانگین پیش آزمون و پس آزمون در گروه مستقل و گواه و همچنین آزمونT همبسته برای مشخص گردیدن رابطه بین مولفه های تفکر خلاق در دو گروه نسبت به همدیگر و هر گروه نسبت به خودش در قبل و بعد از آزمون، با به کارگیری نرم افزار SPSS استفاده شده است. در بررسی ها مشخص گردیده است که روش تدریس حل مسئله سبب افزایش تفکر خلاق (مولفه های تفکر خلاق) در بین دانشجویان گروه آزمایش نسبت به گروه گواه گردیده است، و اختلاف معناداری بین دو گروه آزمایش و گواه در زمان پس آزمون وجود دارد، از طرفی نتایج آزمون مکرر نیز مشخص نموده است که تاثیر روش تدریس حل مسئله بعد از یک ماه از زمان اخذ پس آزمون در گروه آزمایش همچنان (با اندکی افت) ماندگار است. یافته های این پژوهش تاکید دارد که روش تدریس حل مسئله سبب افزایش تفکر خلاق می شود.
ملخص الجهاز:
مطالعه پژوهش هاي داخلي در راستاي موضوع پژوهش فوق چون؛ خانيان (١٣٥٩) «بررسي روش رگبار ذهني در پرورش خلاقيت نوجوانان ١٣-١٢ ساله »، روح الهي (١٣٧٢) «بررسي تأثير آموزش هاي ارائه شده در دوره متوسطه بر خلاقيت دانش آموزان پايه سوم متوسطة خميني شهر»، پژوهش دارستاني – فراهاني (١٣٧٦) «بررسي تأثير روش هاي تدريس فعال (بارش مغزي و حل مسئله ) در رشد خلاقيت دانش آموزان پايه چهارم ابتدايي »، علي پناه (١٣٧٧) «بررسي مقايسه کارايي روش هاي تدريس فعال (پرسش و پاسخ ، حل مسئله و مباحثه )، سنتي و آزمايشگاهي بر يادگيري دانش آموزان در درس علوم»، حامدي خواه (١٣٧٧) «بررسي ميزان استفاده معلمان از روش تدريس فعال و مقايسه نتايج عملکرد آموزشي آنان در تدريس درس علوم تجربي »، نقشبندي (١٣٨١) «تعيين ميزان روش هاي فعال تدريس بر پرورش خلاقيت دانش آموزان پسر دوره راهنمايي شهر سنندج»، مشکلاني (١٣٨٤) «تأثير روش بحث گروهي بر خلاقيت 1 - Behaviorist 2 - Cruchfield& Covington دانش آموزان سال دوم راهنمايي »،گنجي و همکاران (١٣٨٤) «اثر روش بارش مغزي در افزايش خلاقيت دانش آموزان» نشان مي دهد که اين موضوع سوابق پژوهشي و نظري قوي در سطوح دانشگاهي در کشور ندارد و به عبارت درست تر، بيشتر پژوهش هاي حاضر توجه و تمرکز خود را بر روي دوره هاي دبستان و تا حدي راهنمايي ، البته بدون در نظر گرفتن رويکرد حل مسئله و خلاقيت قرار دادهاند.