ملخص الجهاز:
چنانکه دیدیم عمدهترین مستندات آقای حصوری-و نیز شاملو در آن سخنرانی جنجالی-در باره تعلق ضحاک به جامعهء اشتراکی اولیه و رهبری تودههای ناراضی از طبقاتی شدن جامعه،عبارتی است از آثار الباقیه ابو ریحان بیرونی و چند بیت از شاهنامه که پیشتر در نقدهایی که بر سخنرانی شاملو به چاپ رسیده،بیربطی این مستندات با چنین نظریهای به خوبی نشان داده شده است و پرداختن به آنها،در اینجا تکرار مکررات خواهد بود.
آقای حصوری مینویسد:«اینکار فردوسی(نادیده گرفتن بخش اول ماجرای ضحاک که برگرداندن جامعه به وضع پیشین است)چند علت دارد که باید به آن پرداخت:نخست اینکه شاهنامه در واقع روایت کارکردهای شاه-خدایان ایرانی است،همهء پهلوانیها،بزرگیها و آوازهء شاه-خدایان است که عناصر حماسه را شکل میدهد و نه مردی که از میان مردم برخاسته و تمام سپاه و اطرافیان او هم از تودهء مردماند.
بنابراین چگونه میتوان شاعر را متهم کرد که به خاطر وابستگیهای طبقاتی بخش اول ماجرای ضحاک را حذف کرده است؟آیا مدرکی هست که نشان دهد این بخش در شاهنامهء ابو منصوری بوده و فردوسی به عمد آن را نادیده گرفته است؟آقای حصوری مدرکی برای اثبات سخن خود ارائه ندادهاند، ولی سندی وجود دارد که نشان میدهد در ماءخذ شاعر چنین مطالبی ابدا وجود نداشته است.
در بپیرامون هستهء اصلی مطالب کتاب(تعلق ضحاک با جامعهء اشتراکی)به دیدگاههایی برمیخوریم که غالب آنها تاءویل و تفسیرهایی است ناشیانه و بدون پشتوانهء علمی و منطقی،مثلا گفته شده است: «در اینکه چرا فریدون ضحاک را نکشت، دانشمندان چیزی نگفتهاند و به همان عذری که در متون فارسی میانه آمده،یعنی پر از خرفستر شدن جهان بسنده کردهاند.