خلاصة:
دنیای راز آمیز اسطوره در مکان و زمان جاری است و خاستگاهی جز باور مردم ندارد. روایت کاوه در پیوند با اندیشه و آرزوهای مردم، و خواسته سرزمین ما، مردم ما و افسانه های ماست. تاریخ افسانه ای ایران اهمیت خاصی دارد و ما در اینجا برای ژرف کاوی بیشتر، روایت کاوه را در تاریخ و افسانه بررسی می کنیم. انتقال افسانه امری فردی نبوده است؛ بلکه در رفتار جمعی ریشه دارد. افسانه کاوه اندیشه قیامی پیروز در تاریخ ملی ایران است. در هیچ جای ادبیات دینی پهلوی از کاوه نامی نیامده است و این شخصیت قدمت اسطوره ای ندارد. کاوه آهنگر نخستین بار در شاهنامه فردوسی و آثار تاریخ نگاران دوره اسلامی پدیدار شد و احتمال می رود پس از دوره اشکانی به وجود آمده و در تاریخ افسانه ای دوره ساسانی جای گرفته باشد. افسانه کاوه، نماد قیامی پیروز، یادمان آن دسته مردمی است که همواره خواسته اند سرنوشت خود را تغییر دهند.
ملخص الجهاز:
"ازآنجـاکـه در دورة ساسانی فقط شکل عامیانۀ آن ، یعنی کیان به کار برده شده ، شکل کاویان قابل فهم نبوده ؛ امـا از این واژه نام پدری برداشت شده و به طور حتم ، به شخصی کاوه نام نیاز بوده یـا بـا اسـتفاده از پسوند ویژة معمول پهلوی: کاوگ در فارسی دری به طور منظم بـه کـاوه تبـدیل شـده اسـت .
ثعالبی براساس تاریخ طبری، این داستان را که چگونه ضحاک فقط یک بار به دادخـواهی مـردم از سـتم خـود گوش فراداد و مدتی آرام گرفت ، روایت میکند: از پسران کاوه یکی قربانی ماران سر شانۀ شاه شده بود و هنگامیکـه پسـر دیگـرش را بـه همین منظور از او میگیرند، پدر جامه هایش را میدرد، خاک بر سر میریزد و از مـردم یـاری میطلبد.
اسـکار مـان ٩ (١٣٨٤: ٣- ٤) در مقاله ای در مجلۀ ایرانی ملیگرای کاوه با تحقیق دربـارة تـابلو ی موزاییـک مکشـوف در شـهر پومپئی - که دربارة جنگ اسکندر و داریوش هخامنشی است و اکنون در موزة ناپـل نگهـداری میشود - و توافق این سه مأخذ (بر سر شکل گرفتن درفش کاویـان ) یعنـی تـابلو ی موزاییـک پومپئی، سکه هایی که از دورة آتش پرستان پارس (فراتاکارا) از معاصران سلوکیدها برجای مانده و وصف شاهنامه به این نتیجه دست یافته که درفش یادشده یک قطعه چرم پارة مربعی بوده که بر بالای نیزه ای نصب شده و نوک تیز نیزه از پشت آن از طرف بالا پیدا بود و روی چرم - کـه به حریر و گوهر زینت یافته بود - ستاره ای چهارپر رسم کرده بودند کـه در میـان و بـالای آن دایره ای کوچک قرار داشت ."