خلاصة:
از جمله دغدغههای بشر در حکومتها، به ویژه در نظام اسلامی، چگونگی ایجاد بسترهای مناسب برای عوامل انسانی شاغل در تمام مشاغل و حرفههاست تا انسان ها بتوانند با حس مسوولیت و تعهد کامل، به مسائل جامعه و حرفه ی خود بپردازند و اصول اخلاقی حاکم بر شغل و حرفه ی خود را رعایت کنند. این جستار که از تاثیر اخلاق حرفهای در فرهنگ و روابط اجتماعی گفتگو میکند، بر آن است تا به مفهوم اخلاق حرفهای، اهمیت و ضرورت آن در نظام اداری و بیان گستره ی اخلاق حرفهای و مسوولیتهای آن بپردازد و سرانجام با بیان نمونههایی از نقش آن در بهبود روابط اجتماعی، آن را به پایان برساند
ملخص الجهاز:
"بر مبنای این اصل است که امام علی( در بخشی از اساسنامهی حکومتی به مالک اشتر فرمان داده است تا هم، آنان که همواره به رسالت خویش میاندیشند و به خوبی از عهدهی آن بر میآیند، تشویق شده و پاداشی درخور شأن به آنان اعطا گردد و هم، آن دست از کارگزارانی که تنها در اندیشهی منافع فردی و حزبی به سر میبرند و در پیشرفت مسؤولیت خود گامی بر نمیدارند، تنبیه گردند: نیکوکار و بدکار در نظرت یکسان نباشند، زیرا در این صورت نیکوکاران در نیکوکاری بیرغبت میگردند و بدکاران در بدکاری تشویق میشوند، از این رو هر کدام از آنان را براساس کردارشان پاداش ده (امام علی، بیتا، نامهی 53 ، 1000).
در فتح مکه یکی از اشراف قریش مرتکب سرقتی شد، آنگاه که جرم او محرز شد، پیامبر( دستور داد تا حد الهی دربارهی او اجرا شود، اشراف قریش که این حکم را توهین به خود و مایهی خواری میدانستند، اسامة بن زید را، که فردی مورد اعتماد پیامبر( بود، نزد آن حضرت فرستادند تا از ایشان بخواهد از اجرای حد دربارهی مجرم خودداری کند، اما تا آن حضرت( متوجه غرض او شد، رنگ رخسارش دگرگون گشت و با عتاب فرمود: هرگز دربارهی اجرای حدود الهی وساطت نکنید و سپس در شام همان روز به مسجد رفت و به ایراد سخن پرداخت و در بخشی از آن فرمود: فإنما هلک الناس قبلکم، أنهم کانوا إذا سرق الشریف فیهم ترکوه وإذا سرق الضعیف فیهم أقاموا علیه الحد والذی نفس محمد بیده لو أن فاطمة بنت محمد سرقت لقطعت یدها (نوری، 1409ق، ج 18 ، 7 و بخاری، 1401ق، ج 5 ، 97)؛ اقوام و ملل پیش از شما که هلاک و منقرض شدند، بدان سبب بود که اگر یک اشرافی سرقت میکرد رهایش میکردند و هرگاه ضعیفی سرقت میکرد، حد را بر او جاری میساختند."