خلاصة:
موقوفات به دلیل خدمات مهمی که در جهان اسلام داشته، همواره مورد توجه خاص قرار داشته است. برای حفظ و استمرار این نهاد مبارک، فقیهان و حقوقدانان به کاوش در ابعاد گوناگون آن پرداخته و به دقت احکام گوناگون آن را بیان کردهاند. با این حال، موقوفات کمتر از جنبه اخلاقی بررسی شده است. این مقاله با توجه به این کاستی، در پی پاسخگویی به این پرسش است که تغییر نام موقوفات، برخلاف نظر واقفان، از نظر اخلاقی چه حکمی دارد. نگارنده با تحلیل مساله و بررسی مکاتب گوناگون اخلاقی، نتیجه گرفته است که این کار اخلاقا درست نیست. اگر از منظر پیامدگروانه و بر اساس پیامد افعال بنگریم، تغییر نام موقوفات در درازمدت به تضعیف فرهنگ وقف میانجامد، پس خطا است. اگر از منظر حقگروانه این بحث را بکاویم، حق نداریم که بر خلاف خواسته واقف عمل کنیم و خطاکاری واقف دلیلی بر سلب حق او برای حفظ نامش به شمار نمیرود. اگر از منظر تکلیفگروانه بنگریم، جامعه اسلامی مکلف است به تعهدات خود عمل نماید و حفظ نام موقوفات نیز بخشی از این تعهدات شمرده میشود. در صورتی که رهیافت فضیلتگروانه به اخلاق داشته باشیم، فضیلت اخلاقی وفای به عهد، مانع تغییر نام میگردد و سرانجام اگر هم از طریق تعمیمپذیری بخواهیم اخلاقی بودن فعلی را به کرسی بنشانیم، باز حکم به ناروا بودن تغییر نام موقوفات خواهیم داد. حاصل آن که چه مصلحتاندیشانه به مصالح جامعه توجه کنیم و چه تکلیفگرایانه، در مجموع حفظ نام موقوفات مقبولتر و پذیرفتنیتر از تغییر آنها است.
ملخص الجهاز:
اگر از منظر تکلیفگروانه بنگریم، جامعه اسلامی مکلف است به تعهدات خود عمل نماید و حفظ نام موقوفات نیز بخشی از این تعهدات شمرده میشود.
حال پس از مرگ وی یا تغییر حکومت آیا میتوان به استناد آن که شخص واقف فردی بدنام، وابسته به رژیم گذشته، ستمگر و مانند آن بوده است، نام وی را حذف کرد و نام دیگری بر آن موقوفه (البته با حفظ کاربری) گذاشت؟ پیش از ادامه بحث لازم است که دامنه آن را کاملا مشخص و محدود کنیم.
حال بعد از انقلاب وزیر آموزش و پرورش انقلابی حق دارد نام آن مدرسه را به دلیل آن که واقف از منسوبان به رژیم شاه بوده است، عوض کند یا خیر؟ پاسخ من به این سؤال منفی است و معتقدم اگر ما باشیم و دلایل اخلاقی صرف و مصلحت عمومی، حق تغییر نام آن دبستان را نداریم حتی اگر از آن شخص متنفر باشیم و از تکرار نامش بیزار.
حال نمیتوان احتمال داد که شاید یکی از دلایل ضعیف شدن این فرهنگ آن است که عدهای از واقفان بالقوه به چشم خود دیدهاند چگونه نام واقفان گذشته، به دلایل مختلف، از موقوفهها برداشته و متولیانشان هم عوض شدهاند؟ به احتمال قوی کسی که میبیند با موقوفات گذشته آن گونه رفتار شده است، نسبت به موقوفه احتمالی خودش نیز چنین گمانهزنی خواهد کرد.
زیرا واقفان فعلی خواهند دید که فلان وزیر با همه بدنامی خویش به دلیل فلان عمل خیر، یعنی همین وقف، همچنان نامش در جامعه زنده است و این بزرگترین مشوق برای ترویج و گسترش فرهنگ وقف خواهد بود.