خلاصة:
نویسنده در این مقاله کوشیده است تا یکی از شاگردان برجسته مدرسه فلسفی
میرداماد، یعنی ملا شمسای گیلانی را معرفی کند. پس از اشارهای کوتاه به شرح
حال شمسا، فهرستی از آثار وی را ارائه و در پایان به تفصیل دیدگاههای فلسفی
کلامی او را تبیین نموده و گاه به کاستیهای آن اشاره کرده است.
ملخص الجهاز:
"استاد دانشپژوه به شماری از آنها این گونه اشاره کردهاند: نگارشهای شمسا از روی تاریخ 1045 پایان شوال در مشهد: إثبات وحدة الواجب 1045 آغاز ذق در مشهد: حدوث العالم 1047 یک صفر در حجاز: الفوائد الفلسفیة 1048 در مکه: الرسالة البرهانیة النوریة فی علم الله 1048 در مکه: تفسیر سورة الإخلاص 1050: رسالة فی الإمکان الأشرف 1050 در شیراز: إبطال وجود ا لواجبین 1052 روز دوشنبه 23 شعبان: تحقیقات در احوال موجودات 1058 پایان شوال در مشهد: اجازه به محمد قاسم حسینی مدرس (دانشگاه 3:354) 1059: تح قیق معنی الوجود 1060 آغاز ج 1 در طوس: مسالک الیقین 1060: إثبات لواجب (نسخه سپهسالار)7 «حکیم شمسا مورد احترام و تکریم علما و دانشمندان زمان خود بود و صدر المتألهین در مقدمه اجوبه مسائل وی را ستوده است:»8 عالم عصره و صفوة دهره، المولی الأعظم، شمسا، فلک الإیقان، کاشفا بقلبه رموز البیان، عارجا بسره إلی درجة الجنان...
دیگر آنکه مبدأ وجود، وجود صرف است بدون مشوب بودن آن با ماهیت و تلطخ آن با مفهوم مبدأ حد و نفاد و مسلم است که مجعول بالذات قبل از صدور از جاعل باید یک نحوه تحققی اگر چه به وجودی اتم و اعلی باشد در ذات جاعل داشته باشد و چون حق وجود صرف است و علم عین ذات او، مجعولات او باید قبل از صدور عین ذات علت باشند و این خود وجودی است ارفع و اعلی از معلولات که ملاک علم تفصیلی حق است و از آن به وجوب سابق و یا حیثیت مبدأ صدور معلول و وجود علمی حقایق به اعتبار تحقق کثرت در وحدت تعبیر شده است و چنین حقیقت صاحب عرض عریض باید از سنخ وجود باشد، نه ماهیت؛ و أنی للمؤلف درک أمثال هذه الدقائق والتحقیقات التی صدرت من مصدر تأله صدر الحکماء و العرفاء؛ و لعمری أن أمثال هذه الإفاضات والخیرات کانت حق طلقه فی الدورة الاسلامیة فاقرء ورقأ18 ."