خلاصة:
توجه به این موضوع ضروری است که بخش عمده ای از تئوری های مالی و اقتصادی براین مفهوم استوار است که افراد عقلایی رفتار می کنند و در فرآیند تصمیم گیری، همه اطلاعات را در نظر می گیرند. از سوی دیگر محققین به شواهد فراوانی دست یافته اند که نشان دهنده رفتار غیرعقلایی و تکرار خطا در ارزیابی و قضاوت انسان است. یکی از دلایل این تصمیمات غیر منطقی، حسابداری ذهنی است. در این مقاله خلاصه ای از حسابداری ذهنی و تاریخچه، فرایند حسابداری ذهنی و رابطه آن با مدیریت پرتفوی مطرح شده است و در نهایت نتیجه این است که سرمایه گذاران باید برای کل پرتفوی یک حساب ذهنی در نظر بگیرند و اهداف خود را بلندمدت تر نمایند.
ملخص الجهاز:
فرض پایه تئوری حسابداری ذهنی این است که افراد هنگام ارزیابی فعالیت های پولی خود از تئوری مطلوبیت مورد انتظار پیروی نمی کنند.
ایده اساسی در خصوص حسابداری ذهنی این است که سرمایه گذاران هنگام تصمیم گیری تمایل دارند که اتواع متفاوت خطرات یا ریسک هایی که با آن ها مواجه هستند را در حساب های جداگانه در ذهن خود نگه دارند.
یکی از مفاهیم حسابداری ذهنی شکل گیری کوته بینانه است ، یعنی سرمایه گذاران تمایل دارند تا به هر یک از عناصر سبد دارایی های خودشان ، به طور جداگانه بپردازند که همین می تواند منجر به اتخاذ تصمیم ناکارآمد شود.
تئوری پرتفوی رفتاری بیان می کند که مرز کارا برای هر حساب ذهنی جداگانه در نظر گرفته می شود و ریسک احتمال نرسیدن به سطح آستانه بازده است به جای اینکه انحراف معیار بازده ها باشد.
آن ها نشان داده اند که اوراق مشتقه در پرتفوی بر اساس حسابداری ذهنی ، برای بهبود ریسک و بازده موردانتظار استفاده شده است و برخی از این اوراق مشتقه که برای سرمایه گذارانی که منطقی و بر اساس تئوری میانگین واریانس عمل می کنند گیج کننده هستند، برای سرمایه گذاران با حساب های ذهنی بسیار جذاب هستند.
نتیجه گیری سرمایه گذاران خود در تعیین اهداف نهایی و احتمال رسیدن به آن اهداف در حسابداری ذهنی ، بهتر از افراد ریسک گریز مدل MVT عمل می کنند.