خلاصة:
معرفت تاریخی و تاریخ نویسی از همان دوره ی تکوین تاریخ نویسی در ایران با موانع و سختی هایی روبه رو شد.برخی از این موانع و دشواری ها با جایگاه علم تاریخ در میان علوم و طبقه بندی میان آن ها و سیطره ی الگوهای خارج از حوزه ی این معرفت بشری، ارتباط داشتند و برخی دیگر ناشی از رابطه ی آن با ساختار قدرت و دستگاه دولت و حکومت ها بودند.این موانع که ما در این گفتار از آن ها با عنوان موانع معرفتی و ذهنی و دشواری های سیاسی، اقتصادی و عینی یاد کرده ایم، مفهوم، معنا و معرفت تاریخی و تاریخ نویسی ایرانی را تحت تاثیر قرار دادند و تا مدت ها تداوم یافتند و مانع از این شدند که تاریخ نویسی در میان علوم شان مستقل یابد ومعرفت تاریخی و تاریخ نویسی از عقلانیت، خردورزی وآزاد اندیشی بهره گیرد. در دوره ی قاجار فضایی ایجاد شد که مورخان این موانع و دشواری ها را نقد کردند و به طرح آسیب ها و آفت های تاریخ نویسی پرداختند.پرداختن به این موانع و طرح آفت های ناشی از آن ها در روند تحول تدریجی معرفت تاریخی و تاریخ نویسی موثر بود.
ملخص الجهاز:
دوفصلنامه علمیـ پژوهشی تاریخ نگری و تاریخ نگاری دانشگاه الزهرا سال بیست ویکم ، دوره جدید، شماره ٨، پیاپی ٩٠، پاییز و زمستان ١٣٩٠ درآمدی بر موانع و دشواریهای تاریخ نویسی در ایران با تأکید بر عصر قاجار 1 عباس قدیمی قیداری تاریخ دریافت : ٩١/١٢/٢١ تاریخ تصویب : ٩٢/٢/٣١ چکیده معرفت تاریخی و تاریخ نویسی از همان دوره ی تکوین تاریخ نویسی در ایران با موانع و سختیهایی روبه رو شد.
٦٦/ درآمدی برموانع و دشواریهای تاریخ نویسی در ایران با تاکید بر عصر قاجار و از همان آغاز تحت تأثیر الگوی حدیثی و روش های علم حدیث و سیطره ی علم کلام و شعب و فروع آن قرار گرفت و مورخان قرون نخستین اسلامیایران نیز ناچار این روش و الگو را پذیرفتند و بر اساس آن بحث های نظری خود را درباره ی تاریخ استوار کردند و تاریخ نوشتند١.
این روند الگوی مسلطی شد که قرن ها تداوم یافت ، به طوری که در دوره ی ایلخانان که تاریخ نویسی به رشد و گسترش کمیرسید، مورخی پرآوازه چون خواجه رشیدالدین فضل الله همدانی ، در دیباچه ای که بر کتاب جامع التواریخ نگاشت و بحثی نظری درباره ی شیوه ی گردآوری اخبار مطرح کرد، پایبندی خود را بر همان الگوی علم حدیث و تقسیم خبر، متواتر و غیرمتواتر نشان داد و بر نقل بدون نقد تأکید کرد (همدانی، ١٣٧٣: ١/ ٩-١٠).
این سنت حتی تا آستانه ی انقلاب مشروطیت که نطفه ی تاریخ نویسی جدید در ایران شکل یافته بود، در نزد برخی مورخان تداوم یافت ؛ برای مثال میرزا ابراهیم شیبانی که در سال های منتهی به انقلاب مشروطه منتخب التواریخ را نوشت ، موضوع تاریخ را شرح حال دولت و دربار میدانست .