خلاصة:
«دیو» نام عمومی و لقب همة موجودات مافوق طبیعی و درعین حال موجودی مستقل و منفرد است و همسان هایی مانند جن در فرهنگ عربی دارد که در روایت های مکتوب و شفاهی ، تفاوتی میان آنها گذاشته نمی شود. مفهوم دیو در طول تاریخ با فرازها و فرودهای فراوانی روبه رو بوده است ، چنانچه زمانی درمقام خدایان پرستش می شده اند و طی دورانی بس طولانی به مثابة اهریمن و شیطان درآمده اند و تمامی جلوه های زشت و پلید به آن ها نسبت داده شده است . در فارسی میانه ، دیو و اهریمن در کنار هم قرار گرفته اند و به تدریج دیو همچون اهریمن تلقی شده است . ازسویی دیگر در بخشی از روایت ها و باورهای مردمی بازمانده از دوره های کهن ، دیوان همچون مردمان معرفی شده اند و هیچ ویژگی غیرطبیعی میان آن ها و انسان ها دیده نمی شود. در آخرین تحول مفهوم دیو و براساس فرهنگ مردم ایران ، دیو موجودی مافوق طبیعی است که با شکل و سیمای ویژه ای تصور می شود و خویشکاری های متعددی دارد. براین اساس ، دیوها موجوداتی زیان کار و غیرطبیعی ، به رنگ سیاه با دندان های بلند همچون دندان های گراز، لب های کلفت و سیاه و ١. استادیار مردم شناسی ، دانشگاه دولتی ایروان *masomehebrahimi1977@gmail.com گه گاه با چشمان آبی توصیف شده اند. بدن آن ها از موهای ضخیم پوشیده شده است و چند سر، شاخ ، دم و گوش های بزرگ و یک جفت بال دارند و مردم خوارند. عوامل تغییر و تحول مفهوم دیو در ایران و بررسی سیر دگرگونی های مرتبط با آن ازجمله اهداف پژوهش حاضر است . در این پژوهش همسان های دیو و موجوداتی که با ویژگی های منحصربه فرد لقب دیو دارند، معرفی و شناسایی شده اند.
Div is a general name as well as a title for all supernatural creatures in Iran. On the other hand، Iranians know Div as an independent and solitary creature. Div has got also similar beings like Jins in Arabic culture، which in folkloric traditions، there is not any difference between them generally. During the history، Div’s character has passed a lot of evolutions regarding to what is today we know about his/her vast and extended concept. In ancient times، all evil and dirty aspects were attributed to Div، and in the middle Persian literature، Div and Devil (Ahriman) had been born in the mind beside each other as a unit. Iranian myths show that Divs have got humane qualities most of the time. Div’s adventure has made complex the meaning of the word “Div” in Persian culture and folklore. So sometimes، Div is a metaphor image of the Devil، Satan، Jin، Pari، Al، Davalpa، Nasnas and so on، and occasionally he/she just indicates to a monster with a definite shape and function (for instance: black skin، boar like teeth، blue eyes with thick dark lips، multi-head، tail، horn، great ears، hairy body، a couple of wings، and cannibalistic manners). In addition، the Divs’ character in folkloric narrations has been changed more and more from the first Islamic decades till now. The aim of this research is to study different concepts of Div and his/her character similarities with other supernatural creatures during the past eras in Iranian culture and folklore from different aspects.
ملخص الجهاز:
"بررسی سیر تحول مفهومی دیو در تاریخ اجتماعی و ادبیات شفاهی ١ معصومه ابراهیمی * (تاریخ دریافت : ٩٢/٩/٢٩، تاریخ پذیرش : ٩٢/١١/٨) چکیده «دیو» نام عمومی و لقب همة موجودات مافوق طبیعی و درعین حال موجودی مستقل و منفرد است و همسان هایی مانند جن در فرهنگ عربی دارد که در روایت های مکتوب و شفاهی ، تفاوتی میان آنها گذاشته نمی شود.
چنان که در شاهنامة فردوسی دربارة نیرومندی و شجاعت قهرمانی به نام «پولادوند» چنین سروده شده است : «بدو گفت گر دیو پولادوند از این مرد بد خواه یابد گزند نماند بر این رزمگه زنده کس ترا از هنرها زبان است و بس » (متینی ، ١٣٦٣: ١٣٣) در جایی دیگر بیژن هنگام معرفی خود چنین می گوید: «دلاور بدو گفت بیژن منم به جنگ اندرون دیو رویین تنم » یا چون «قلون » رستم را در جنگ حاضر می بیند از وی با لفظ «دیو» یاد می کند: «قلون دید دیوی بجسته ز بند به دست اندرون گرز و بر زین کمند» دشت بانی که رستم گوش وی را کنده است در خوان پنجم رستم را «دیو» می خواند: «مرا دیو بر جست و یافه نگفت دو گوشم بکند و همانجا بخفت » (همان ، ١٣٤) ٥.
در سامنامه اثر خواجوی کرمانی (١٣١٩: ٤٥) چنین آمده است : بیابان خونخوار و مأوای دیو ز هر سو برآورده غولان غریو حتی در برخی آثار سده های نخست اسلامی ، غول معادل و مترادف «پری » ظاهر می شود (٦٨ :١٩٤١ ,Christensen)؛ زیرا در بیشتر روایت ها غول خود را چون زنی زیبا و افسونگر درمی آورد و مردان مسافر در بیابان ها را می فریبد (ibid)."