خلاصة:
در جهان امروز دیپلماسی اقتصادی یکی از وجوه دیپلماسی مدرن شده است. قرار گرفتن اقتصاد در
مرکز سیاست و قدرت، جابجایی در مولفه های تعین بخش امنیت در سطح جهانی را به دنبال داشته و
کشورهای هژمون طلب را بر آن داشته تا از این اهرم برای مهار ناامنی ها و تنظیم رفتار دولت- ملت ها
حداکثر استفاده را ببرند. گستردگی حوزه دیپلماسی اقتصادی به گونه ای است که توفیق در آن مستلزم
شناخت عمیق از تحولات جهانی و الزامات داخلی و هماهنگی همه دستگاه های دخیل است. اینکه
دیپلماسی اقتصادی چه نقشی در فرایند سیاستگذاری و هدایت آن متناسب با شرایط داخلی و خارجی
کشور دارد و چگونه می توان از ظرفیت های آن برای ارتقای جایگاه ایران در جهان استفاده کرد، پرسشی
است که این پژوهش در پی پاسخ به آن است.
In today’s world, economic diplomacy has been one of the aspects of
modern diplomacy. To place economy in the center of politics and power has
led to a dislocation in security determining elements in world scale and has
made hegemon countries maximum use of it as a vehicle to control insecurities
and to manage nation-states behavior. The extent of area of economic
diplomacy is, so to speale, the achievements need to have deep knowledge of
world developments and domestic necessities and harmony with all their
relating institutions. The fact that what is the role of economic diplomacy in the
process of policy-making and directing it suitable with the country’s domestic
and external conditions and how can use its capacities for improving Iran’s
place in the world, is a question which the research has tried to answer it.
ملخص الجهاز:
ارائه چشم انـدازی مطلوب از کارکرد نظام اقتصاد ملی و برنامه های توسعه کشور، تلاش در جهت فراهم نمودن زمینه هـای کاهش خطرپذیری سرمایه گذاری در کشور، اولویت یافتن ملاحظـات اقتـصادی و تقـدم منـافع ملـی بـا افزایش فعالیت های ناظر بر تعاملات دو جانبه و چند جانبه اقتصادی ، ارتقاء روابط و همکاری با نهادهای مالی جهانی و منطقه ای در جهت بهره گیری از جایگاه آنان در فرایندهای مـذاکرات و تعـاملات جهـانی همه در راستای دیپلماسی اقتصادی اهمیت پیدا می کند.
در دورانی که دغدغه های اقتصادی اولویت اصلی سیاستگذاری دولت ها در مزرهای غیر قابل تفکیک داخلی و خارجی یا ملی و بین المللی را تعیین می کنند، کسب منافع اقتصادی در دیپلماسی اهمیت ویژه ای یافته است و با شتاب گرفتن هر چـه بیشتر اقتصاد جهانی ، کارکردی کردن دیپلماسی در عرصه اقتصاد یعنی به کارگیری توانایی های بالقوه و بالفعل دیپلماسی برای تحقق اهداف اقتصاد کـشورها بـیش از پـیش مـورد توجـه قـرار گرفتـه اسـت و ابزارهای لازم برای ایجاد محیطی مناسب جهت رشد و توسعه اقتـصادی از یکـسو و پیـشبرد اهـداف و منافع ملی از سوی دیگر را فراهم کرده است .
از این رو هدف دیپلماسی اقتصادی تأمین توسعه اقتصادی و تأثیر گذاری بر سیاست هـای اقتـصادی دو و چند جانبه از طریـق هماهنـگ سـاختن فعالیـت هـای وزارتخانـه هـای تخصـصی ، هنجارسـازی و شکل دهی به فرایند مذاکره و مبادله در سازمان ها و نهادهای بین المللی و منطقه ای چون تجارت جهانی و اوپک و به کارگیری نهادهای غیر دولتی در زمان مناسب و موثر و پایش تحولات و سیاست های سایر کشورها جهت تأثیرگذاری بر آنها و حمایت و ایجاد تسهیلات و امکانات لازم برای شرکت های اقتصادی فعال در خارج میباشد.