خلاصة:
قوای متفقین با نقض بیطرفی ایران، در سحرگاه سوم شهریور1320/اوت۱۹۴۵ و ورود به خاک ایران، مشکلات اقتصادی و سیاسی و اجتماعی فراوانی را به همراه آوردند و برخی اعتراضها را در کشور موجب شدند؛ ضمن آنکه با این حرکت نشان دادند، دول بزرگ به پیمانهای بینالمللی چندان پایبند نیستند. پرسش اصلی این مقاله، بررسی علل و عوامل موثر در این اعتراضها و ناآرامیهای ناشی از آن در کشور است. از آنجا که این موضوع مربوط به منطقه جغرافیایی خاص نمیشود، نگارنده مثالهایی از اسناد و گزارشهای آن زمان که در آرشیوهای مختلف موجود بود، بهعنوان شاهد آورده است. تمام نمونهها نشاندهندﮤ آن است که حضور غیرقانونی متفقین در ایران و تامین نیازهای آنان، از منابع موجود در ایران، قحطیهای مکرر و مرگومیر مردم بیپناه در مناطق مختلف را به دنبال آورد. مردم گرسنه ایران نیز در وضعیتی که دولت ایران فاقد هرگونه قدرت، برای حمایت از آنان بود، دست به شورشها و اعتراضهایی زدند؛ اما اغلب این اعتراضها را نیروهای اشغالگر سرکوب کردند. اهمیت این مطالعه در آن است که نشان میدهد چه کسانی مسئول هزینههای تحمیلشده به ایران، در این دوران هستند. روش تحقیق در این مقاله کتابخانهای و استفاده از اسناد منتشرشده در این باره است.
In mid-20th century، Baluchistan became the center of political and social crises. Qajar government performed different activities to secure and stabilize the rule of the central government in the area. The aim of the article، using a descriptive historical method، referring to primary sources، is to not only recognize the factors causing the crises in Baluchistan but also reveal the reasons for unrests in Baluchistan from the beginning of Qajar to the era of Nasseraddin Shah and the measures taken by Iran to present the crises. The survey shows that because of the attempts of the kings of Kerman and Khorasan، at last in the era of Nasseraddin Shah، relative peace returned to the area.
ملخص الجهاز:
کمبود موادغذایی و شورشهای مردم ایران در سالهای جنگجهانیدوم 1320 تا 1324ش/ 1941 تا 1945م مرتضی دهقاننژاد 1 - الهام لطفی** چکیده قوای متفقین با نقض بیطرفی ایران، در سحرگاه سوم شهریور1320/اوت۱۹۴۵ و ورود به خاک ایران، مشکلات اقتصادی و سیاسی و اجتماعی فراوانی را به همراه آوردند و برخی اعتراضها را در کشور موجب شدند؛ ضمن آنکه با این حرکت نشان دادند، دول بزرگ به پیمانهای بینالمللی چندان پایبند نیستند.
طبق گزارشی از بروجرد، در تاریخ23تیر1321 /14ژوئیه1942، درحالیکه شهر فقط برای یک روز نان داشت، مالکان گندمها را به دلالان خارجی میفروختند و آنان گندمهای خریداریشده را با کامیونهایی که دارای علامت حمل کالا برای شوروی بود حمل میکردند و همین که ماموران امنیتی درصدد جلوگیری برمیآمدند، ماموران انگلیسی مانع بودند و این دلالان آزادانه به فعالیت خود ادامه میدادند (تبرائیان، 1371: 251).
از مغازههای تهران خریداری و با کامیون حمل میکردند که این اقدام آنان وحشت مردم و کمیابی و افزایش قیمت خواروبار را موجب میشد (اسناد وزارت خارجه، 1321،کارتن49: 1برگ).
در سال 1321ش/1942م، دولت انگلیس استفاده از آذوﻗﺔ ایران و همچنین حمل محصولات ایران، به خارج از کشور را بهشدت تکذیب کرد (اسناد ملی ایران، 1321، ش240012439: 8برگ)؛ اما در سال1322ش/1943م، کامیونهایی را که حامل مواد خوراکی برای متفقین بودند در شیراز متوقف کردند.
ازسویدیگر، انگلیسیها چندان نگران کمبود موادغذایی، در ایران نبودند؛ برای مثال، بعد از آنکه در اثر قحطی وضع بسیار وخیمی در ایران به وجود آمد، در نوامبر1942/آبان1321، با سماجت آمریکا انگلیس تعهد کرد برای جبران کمبود نان در تهران، 3500 تن گندم از انبارهای خود، در عراق، به ایران ارسال کند؛ اما به بهانههای مختلف ازجمله نبود وﺳﻳﻠﺔ حمل گندم از عراق به ایران، از تحویل این مقدار گندم خوداری میکردند.