خلاصة:
این واقعیت که سیاست علمی اسـت کـه در چـارچوب اصـول اعتقـادی و شـرایط و مقتضیات زمانی شکل می گیرد، ما را به آنجا رهنمون می شود که بپذیریم تلقی های واحـدی از علم سیاست در عالم خارج وجود ندارد و متناسب با مکاتب و شرایط شاهد شکل گیری دیدگاه ها و نظریه های مختلفی در این زمینه می باشیم . نگارنده در مقالـه حاضـر مسـتند بـه اصول و مبانی مکتب رضوی که بر گرفته از سیرة مبارک امام رضا(ع ) است ، به ایـن پرسـش پاسخ داده که : سیاست چه معنـایی در گفتمـان اسـلامی دارد؟ بـرای ایـن منظـور نگارنـده چارچوب نظری ای را که به تحلیل سیاست در چهار سطح هستی شناسی، معرفـت شناسـی، غایت شناسی و روش شناسی می پردازد، ارائه نموده است . تحلیل سیرة امام رضـا (ع ) حکایـت از آن دارد که : سیاست در مکتب رضوی نه علم قدرت ، بلکه علم سعادت اسـت و از ایـن حیث می توان ادعا نمود که الگوی اسلامی سیاسـت (مسـتند بـ ه اصـول مکتـب رضـوی ) می تواند به نظریه ای بدیل برای علم سیاست سکولار جاری به حساب آید.
ملخص الجهاز:
تحلیل سیرة امام رضـا (ع ) حکایـت از آن دارد که : سیاست در مکتب رضوی نه علم قدرت ، بلکه علم سعادت اسـت و از ایـن حیث می توان ادعا نمود که الگوی اسلامی سیاسـت (مسـتند بـ ه اصـول مکتـب رضـوی ) می تواند به نظریه ای بدیل برای علم سیاست سکولار جاری به حساب آید.
زمینۀ سیاسی و اجتماعی اگرچه ظلم و فساد بنی امیه ، زمینه را برای بنی عباس جهت طرح اصلاح حکومت با رجـوع به صاحبان اصلی آن ـ یعنی ائمه اطهار(ع ) ـ فراهم ساخت و ایشان با شـعار کسـب رضـایت خاندان رسول خدا(ص ) توانستند به قدرت دست یابند (دینوری ، ١٣٨٤: ٣٤٩ ـ ٣٤٨) اما بایـد توجه داشت که شرایط اجتماعی در این دوران برای ائمه هدی (ع ) به شـدت نامناسـب و دشـوار شد و همین امر در نحوة بیان و رفتار سیاسی معصومین (ع ) تأثیرگذار بود.
کاربست راهبرد استنکاف در زمانی که عموم تحلیلگران ، نخبگان و شیعیان ، از اقبال مأمون بـه امـام بـرای تصـدی خلافت ، اظهار خوشحالی می کردند (جمعی از نویسندگان ، ١٣٩٢ ـ الـف : ٤١١ ـ ٣٧٣)، شـاهد هستیم که امام از پذیرش این پیشنهاد خودداری نموده و قدرت را ناچیز می شـمارند .
نقد مبانی فکری و سیاسی مأمون (مجادله ها) از آنجا که مأمون خود فردی عالم و از حیث معارف سرآمد بود، تلاش داشت بـا طـرح نکته ها و سؤال های مختلف ، امام را دچار مشکل کند و از این طریـق ، فضـل خـویش را بـه صورت غیرمستقیم به همگان نشان دهد (چنان که این کار را در قبال امین نیـز انجـام داده بـود ).