خلاصة:
تاریخ سیاسی هر کشوری جلوهگاه عملی آن است. این حوزه سرشار از اطلاعاتی است که میتواند روشمند مورد شناسایی قرارگیرد. یکی از موضوعات مهم آن، تبلور مردم در عرصۀ سیاست است. تبلور مردم یعنی نوع نگاه سیاست و سیاستمداران به مردم و نوع نگاه و رویکرد مردم به سیاست و اصحاب قدرت که خود را در نحوۀ فعالیت و تعامل آنها با یکدیگر در حوزۀ قدرت سیاسی نشان میدهد. امروزه، موضوع تعامل مردم با قدرت سیاسی از تنوع بسیاری برخوردار شده و یکی از موضوعات «در حال شدن» بهحساب میآید؛ یعنی، روزبهروز بر ابعاد جدید آن افزوده و تعمیق و تکمیل میشود. با توجه به رویکرد «دورانمحور» با نگاهی به منابع تاریخی میتوان به نمود مردم در تاریخ سیاسی پرداخت. شناسایی جایگاه مردم در تاریخ سیاسی در حوزۀ دانش تاریخ از پیچیدگی و ظرافت خاصی برخوردار است که بحث روش از الزامات مهم آن است. پرداختن به روش و بررسی موردی آن در این مقاله صورت میگیرد. از یافتههای این پژوهش آن است که در منابع تاریخی و دیگر منابع اندیشهای اجتماعی و سیاسی، در یک تقسیمبندی، دو دوران متفاوت قدیم و جدید در تاریخ سیاسی و اجتماعی مطرح است که مردم در دو جایگاه متفاوت با یکدیگر قرار دارند. جلوهها و نمودهای اجتماعی و سیاسی آنها با توجه به ویژگیهایی چون «آگاهی»، «اراده» و «کنشگری» در دوران جدید نسبت به دوران قدیم، از گستردگی، عمق و تنوع بیشتری برخوردار است.
The political history of any country represents an important action. This domain is full of information that can be methodically studied. One of its important issues is the people''s representation، which means the way politics and politicians view people and the way people view politics and politicians، revealing itself in the manners of acts and interactions between them in the domain of political power. Nowadays، the issue of people''s interaction with the political power has enjoyed a great variety and is considered an issue that «is being done»; in other words، new dimensions are added to it every day، making it deeper and more thorough. Given the «time-based» approach، we can see the representation of people in the political history with a glance at historical resources. Identifying the status of people in the political history enjoys a particular complexity in the field of historical knowledge. One of its requirements is discussion on method. This paper explores the method and a case study of it. Among the findings of this research is that there are two different old and new eras in the social and political history in one classification in historical resources and other resources of political and social thought. Their social and political representations in terms of such characteristics as «awareness»، «determination»، and «activism» are more extended، deeper، and more various in the new era compared to the old era.
ملخص الجهاز:
باید اشاره کرد کـه نـوع و نحـوه تبلـور وجودی مردم در تاریخ سیاسی دولت ها به عنوان یکی از اجزای اصلی شکل دهنده به آن در هر زمانی متفاوت بوده است و در عرصه عمل و نظر، واقعیت هـا و دیـدگاه هـای متفـاوتی وجود دارد.
با توجـه بـه ایـن مقدمـه ، پرسشی که می تواند مطرح شود، این است که جایگاه مردم در سیاسـت در تـاریخ سیاسـی جدید چه تفاوتی با تاریخ سیاسی قدیم دارد.
توجه به جایگاه مردم در حوزه سیاست ، به دلیل گسترش مفاهیم و موضـوعاتی چـون «شهروندی »، «اراده عمومی »، «پاسخ گوشـدن » حکومـت هـا (accountability)، «در انحصـار کسی نبودن مقامات دولتی »، «یکی شدن منافع حکومت با منافع مـردم »، وضـع قـوانینی کـه «خیری برای عموم » دربردارد، اصل شدن این قاعده که «مردم در تشـخیص و تحقـق منـافع خود توانا هستند»، شکل گیری نهادهای انتخابی ، کم شدن میزان فلاکت های طبقات ضـعیف و در مجموع رسیدن به پیشرفت با سرعت بیشتر، «طبقه متوسـط »، «حـق رأی »، «حکومـت انتخابی »، «رقابت » (وینر، ١٣٨٥: ٥٥) و غیره است که اهمیت بررسی ها و مطالعات تـاریخی را بیشتر می کند.
٣. جایگاه مردم در تاریخ سیاسی جدید در تاریخ سیاسی جدید، از آن جا که ارتباط مردم با سیاست و حوزه های حکومت و مدیریت به دلایل تاریخی و سیر تحولات سیاسی و اجتماعی بیشتر از گذشـته شـده ، طبعـا جایگـاه مردم هم ارتقا و گسترش پیدا کرده است و به نوعی می توان در میان برخی از دیدگاه ها، این نکته را استخراج کرد که طرح جایگاه محوری برای مردم اهمیت و ارزش دارد.