خلاصة:
بازدارندگی یکی از مهمترین موضوعات حوزه مطالعاتی روابط بین الملل و مطالعات استراتژیک محسوب می شود. تهدیدات استراتژیک علیه دولتها و سیستم بین المللی آنارشیک سبب می شود که دولتها برای تحقق سیاست خارجی خود سیستمهای قدرت محور بویژه بازدارندگی را طراحی کنند. در این راستا تهدیدات استراتژیک قبل و بعد از انقلاب اسلامی نیز ایران را متمایل به طراحی این سیستم کرده است که در آن تنوعی از عوامل پیچیده و پویا بویژه شبکه استراتژیک مدل بازدارندگی سیاست خارجی ایران را شکل داده است. به این منظور مقاله الزامات مدل بازدارندگی ایران را بررسی کرده و از طریق تجزیه و تحلیل محیط و شبکه های استراتژیک موجود ارائه بینش علمی راجع به موضوع را سبب می شود. این نکته نیز قابل ذکر است که مدل بازدارندگی ایران تنوعی از طرفها را در بر گرفته و با تاکید بر شبکه سازی استراتژیک خواهان اعتبار بخشی به آن می باشد.
Deterrence is one of the most important issues in international relations and strategic studies. Strategic threats leads states to design power-centric systems especially deterrence. This paper argues how strategic threats، before and after the Islamic Revolution، led Iran to design this system. It maintains that there are variety of complex and dynamic factors that has shaped Iran's foreign policy deterrence model. By analyzing strategic environment and networks، this study intends to provide a critical insight in identifying key problems of Iran's deterrence model. As conclusion، it is important to note that the Islamic Republic of Iran sought to enhance the credibility of its deterrent model by a relative emphasis on strategic network-building.
ملخص الجهاز:
پرسش اصلي پرسش اصلي پژوهش حاضر بر اين محور شکل مي گيرد که ايران چگونـه در برابـر تهديـدات خارجي سيستم بازدارندگي خود را طراحي کرده است ، به عبارتي مدل کلي سيستم بازدارندگي ايران در برابر رفتارهاي نامطلوب رقيب چگونه بوده است ؟ فرضيه پژوهش در راستاي پاسخ به پرسش اصلي اين فرضـيه مطـرح مـي شـود کـه ايـران بـه سـبب موقعيـت ژئوپلتيکي خود در مرکز ثقل سياست بين المللي و رقابت سيستمي قدرتهاي بزرگ قـرار داشـته و عنصر مهمي در چرخه جهاني قدرت مطرح بوده است و به همين سبب به دليـل محـدوديت توان داخلي ميزان اثرگذاري محيط خارجي بر آن زياد بوده و لـذا قـدرت يـا قـدرتهاي بـزرگ يکي از مهمترين عناصر در طراحي سيستم بازدارندگي خارجي آن به شمار مي آمده اسـت و در هر دوره اي که اراده داخلي براي طر احي سيستم مطلوب بازدارندگي ايران افزايش داشته به تبـع آن ميزان فشارهاي خارجي نيز افزايش يافته اند.
در همين راستا در دوره نوين ، يعني بعد از پيروزي انقلاب اسـلامي و سـمت گيـري ايـران براي اعمال نقش به عنوان واحد مستقل عملا تحت فشارهاي محيط بـين الملـل قـرار گرفتـه و عملا مانند دور ه هاي گذشته قدرتهاي بزرگ ايران را به عنوان پارامتر مهم در سياست منطقـه اي و جهاني خود وارد ساخته و از سوي ديگر ايران از طريق بسيج تـوان داخلـي و بـين المللـي و بهره گيري از رقابتهـاي بـين المللـي مـدل بازدارنـدگي خـود را طراحـي کـرده و از اسـتراتژي اطمينان سازي و دفاعي بهره برده است .