خلاصة:
با اینکه در مطلوبیت کمال اختلافی نیست، در چیستی بحث کمال نهایی انسان اختلافاتی وجود دارد . بر این اساس مسئله چیستی کمال نهایی حائز اهمیت است. در این مقاله در ابتدا به معنای لغوی و اصطلاحی کمال، کمال اول، کمال ثانی و تفاوت بین آنها بیان شده است و در ادامه ضمن بیان دیدگاهها نظر آیت الله مصباح در مورد کمال نهایی انسان که قرب به خداست بیان می گردد. بر اساس تفسیر ایشان کمال نهایی انسان همان سعادت اوست و کمال نهایی هرچند مفهوما متفاوت با سعادت است ولی مصداقا یکی هستند ضمن آنکه کمال وجودی و فلسفی اعم از کمال اخلاقی است.
Although there is no disagreement about desirability of perfection, there are disagreements about the whatness of the discussion of human’s ultimate perfection. Accordingly, the whatness of the ultimate perfection is very important. At first, the paper deals with literal and idiomatic meanings of perfection, the first perfection, and the second perfection. Then, the differences between them have been mentioned followed by expressing Ayatollah Mesbah’s viewpoint along with other ones’ about man’s ultimate perfection which is closeness to God. According to his commentary, human’s ultimate perfection is his happiness and although the ultimate perfection is conceptually different from happiness, both are evidently the same while existential and philosophical perfections include moral perfection.
ملخص الجهاز:
(همان: 46) تفسیر سوم شکی نیست که اولا انسان با اختیار خویش به قرب الهی میرسد؛ ثانیا تا انسان شناختی نسبت به کمال نهایی و قرب الهی نداشته باشد و در این راه تلاش نکند، به آن دسترسی پیدا نمیکند؛ و ثالثا قرب الهی که همان کمال نهایی انسان است، مرتبهای از وجود است که در آن مرتبه همه استعدادهای انسان با سیر و حرکت اختیاری خودش به فعلیت تام میرسند؛ خواه آن حرکت سریع و برقآسا باشد، مانند برخی از انبیا و اولیای خدا که از نخستین لحظات دمیده شدن روح در کالبد ایشان، شروع به سیر تکاملی کردند و در اندکزمانی به کمالات بزرگی نایل شدند؛ چنانکه عیسی بن مریم× در گهواره فرمود: «إنی عبد الله آتانی الکتاب وجعلنی نبـیا؛ بهراستی که من بنده خدایم؛ به من کتاب [انجیل] عطا کرده و مرا پیامبر قرار داده است» (مریم / 30) و خواه حرکتی متوسط یا کند باشد، مانند سیر حرکتی سایر مؤمنان.
بوعلی در اشارات میگوید هر کمالی سعادت است که منظور او کمالات اخلاقی انسانی است، نه کمالات همه اشیا؛ اما تفاوت مفهوم سعادت با کمال در این است که سعادت، یک مفهوم انتزاعی است که منشأ انتزاع آن، دوام و شدت لذت است بهطور مطلق و اگر میسر نشد، دوام و شدت نسبی است؛ ولی مفهوم کمال صفتی وجودی است که موجودی به آن متصف میشود و حاکی از دارایی و غنای حقیقی یک موجود در مقایسه با موجود یا موجودات دیگر است.