خلاصة:
کواین، فیلسوف تجربهگرای شهیر امریکایی، در پی انتقاداتی که به منطق موجهات محمولی دارد آن را متعهد به آموزة ذاتگرایی ارسطویی میداند و میکوشد نشان دهد که چنین آموزهای بیمعناست. او ذاتگرایی ارسطویی را آموزهای تعریف میکند که، مستقل از نحوة تشخیص شیء و مستقل از هرگونه رابطة زبانی، قائل به تمایز میان صفات ذاتی و عرضی برای اشیاست. در این مقاله تلاش خواهم کرد بر اساس متون ارسطو، به بررسی تعریف کواین از ذاتگرایی ارسطویی بپردازم. از این بحث خواهم کرد که آیا او ذاتگرایی ارسطو را درست تعریف کرده است و آیا انتقادات او به ذاتگرایی، شامل ذاتگرایی ارسطویی هم میشود؟ نشان خواهم داد که کواین تحلیل صحیحی از آنچه ارسطو ذاتگرایی میداند ارائه نکرده است.
ملخص الجهاز:
com تاریخ دریافت : ١٣٩٢/١/٢٨، تاریخ پذیرش : ١٣٩٢/٣/٥ کواین ذات گرایی ارسطویی را، بدون این که در آثارش ارجاعی به ارسطو دهد، این گونه تعریف می کند: «ذات گرایی ارسطویی ، آموزه ای است که برخی از ویژگی های یک چیز (کاملا مستقل از زبانی که از طریق آن به آن چیز ارجاع داده شده است ) می تواند برای آن چیز ذاتی باشـد و الباقی عرضی .
نتیجة مطلوب کواین از مثال فوق و انتقادات فوق الذکر این اسـت کـه ذات گرایـی ، بـه معنایی که مستقل از محدودیت های زبانی بتوان صفات را به ذاتی و عرضـی تقسـیم بنـدی کرد، مدعایی معقول و خردپسند نیست و حتی اگر چنین پیش فرضی ، این که زبان در تعیین صفات نقش ایفا می کند، را هم بپذیریم باز با تعارض ها و نتـایج بـی معنـایی از قبیـل مثـال ریاضی دان دوچرخه سوار، روبه رو خواهیم شد.
از یک سو کواین ، از آن جا که آموزة ذات گرایی نزد او نامطلوب اسـت و با تجربه گرایی ای که او به آن ملتزم است سازگار نیست ، موجهات را اصلا منطق به شمار نمی آورد، از سوی دیگر برخی چون نیکولاس وایت (Nicholas White) با تأکید بر این کـه شرط تبیین ذات گرایی تفکیک میان وجوه شیئی و گزاره ای است ، بـر دشـواری و ابهـام در فهم ذات گرایی ارسطویی تأکید می ورزد: «قبول صریح دیدگاه ذات گرایی ، نیازمند این امر است که برای مثال کسـی قـادر باشـد میان جمله ای به صورت ሻݔܩ ՜ ݔܨሻሺݔሺ□ و جمله ای بـه صـورت ሻݔܩ□՜ ݔܨሻሺݔሺ، تمایز قائل شود.