خلاصة:
یکی از مباحث مطرح در ارتباطات سازمانی، «مسیر ارتباط» است که درواقع، جریان ارتباطات را در ساختار سازمانی نشان میدهد. حکومت علوی نیز بهعنوان یک سازمان بزرگ، دارای ساختار و سلسلهمراتب سازمانی و بهتبع آن، ارتباطات سازمانی است. مفهوم «مسیر ارتباط سازمانی» دربردارندة مجموعهای از ارتباطات میانفردی در ساختار یک سازمان است که در حکومت علوی، این نوع ارتباط به شکل چشمگیری دیده میشود. در این مقاله، سعی شده است سیرة ارتباطی امیرالمؤمنین (ع) با نظریههای مطرح در بحث ارتباطات مدیریت رایج بررسی تا وجوه مشترک و متمایز این دو مشخص گردد. پژوهش حاضر به شیوة «تحلیلی ـ تاریخی»، دادهها را به روش کتابخانهای گردآوری کرده و با رجوع به متون و منابع دست اول و معتبر اسلامی، صورت داده است. جریان ارتباطات با توجه به اینکه برخی از انواع ارتباطات در حکومت علوی بیشتر اهمیت داشته است، با مباحثی که امروزه در ارتباطات سازمانی مطرح میشود، تفاوتهایی دارد و البته بهگونة یک شبکة ارتباطی پویا، میتوان از آن یاد کرد؛ زیرا سرعت انتقال اطلاعات در این مسیر ارتباطی، در زمان خود بسیار بالا بود.
ملخص الجهاز:
"ب. گزارش های مخفی: گزارش های مخفی در حکومت علوی برای بازخورد عملکرد کارگزارن بسیار مثمرثمر بود و نشان می داد گزارش هایی که کارگزاران به امیرالمؤمنین علیه السلام می دهند با واقعیت مطابقت دارد یا خیر؟ و یا اصلا آیا کارگزار تحت امر توانایی لازم برای ادارة حوزة کاری خود را دارد یا نه؟ در این زمینه نیز امام علیه السلام به مالک اشتر دستور می دهند که بر کارگزاران مأموران مخفی بگمارد: سپس رفتار کارگزاران را بررسی کن، و جاسوسانی (گزارشگرانی) راستگو و وفا پیشه بر آنان بگمار که مراقبت و بازرسی پنهانی تو از کار آنان، سبب امانت داری و مهربانی با رعیت (مردم) خواهد بود (همان، ن 53، ص 579).
امام علیه السلام بدون توجه به سلسله مراتب سازمانی و ساختار سازمانی، نامه ای به زیادبن ابیه، عامل و جانشین عبدالله بن عباس در بصره (ابن ابی الحدید، 1337، ج16، ص 196؛ بحرانی، 1362، ج 4، ص 499؛ ابن قتیبه، 1388ق، ص 151) نوشتند: من به راستی، به خدا سوگند می خورم، اگر به من گزارش کنند که در اموال عمومی خیانت کرده ای، کم یا زیاد، چنان بر تو سخت بگیرم که کم بهره شدی و در هزینة عیال، درمانده و خوار و سرگردان گردی (نهج البلاغه، 1379، ن 20، ص501)."