خلاصة:
پرسش مهم فیلسوفان باستان علوه بور پرسوش از ماهیوت فضویلت و هگوونگی حصول آن، این بود که آیا فضایل برای انسان سودمندند؟ یعنی آیا فضایل سوعاد انسان را به دنبال دارند یا نه؟ پرسش آنها در واقع پرسش از ارتبا میان سوعاد و فضیلت بود، بدین معنا که آیا برای سعاد فضایل امری واجب و گریزناپذیرنود یوا خیر؟ ارسطو فضایل را برای حصول سعاد شر لزم می دانست هرهند بورخل افلطون آن را شر کافی نمی دانست. وی سعاد را به فعالیت نفوس مطوابق بوا فضیلت تعریف می کرد. در واقع فضایل ارسطویی که ریشه در عقل صر داشوتند، ابزاری جهت دستیابی به ی زندگی خوش در این عالم بودند. غزالوی علویرغوم تاایرپذیری اش از ارسطو، در بحث از ماهیت فضیلت و سعاد و نیوز ارتبوا میوان این دو از ارسطو فاصله گرفته است. تبیین غزالی در این خصود برخل ارسوطو مبتنی بر عقل صر نبوده، اساس آن را وحی و شریعت شوکل میدهود. از ایونرو فضایل اخلقی نزد غزالی منحصر به فضوایل فلسوفی نبووده، سوعاد نیوز صورفاا بهرهمندی از ی زندگی خوش در این عالم تلقی نمی شود. بر این اسواس، نوشوتار حاضر به بررسی همسانی ها و ناهمسانی های موجود در تبیوین ارسوطو و غزالوی از ماهیت فضیلت و سعاد و ارتبا این دو با یکدیگر پرداخته است.
ملخص الجهاز:
"عولوه بور ایون ، غزالوی در بحوث از فضوایل فلسوفی شوجاعت، عفوت و عودالت، فضوایل را دقیقواا در جهت دستیابی فرد انسوانی و نوه جامعوه بوه سوعاد نهوایی معرفوی موی کنود، هراکوه آنچوه برای غزالی در درجوه اول اهمیوت قورار دارد نوه جنبوههای اجتمواعی و سیاسوی حیوا انسوان بلکوه آن جنبوههایی اسوت کوه بوه تربیوت و تهوذیب »خوود« او مرتب انود ) :١٩٨٥ ,Hourani .
غزالوی معتقود اسوت کسوب فضوایل تنهوا از طریوق هودایت الهوی میسور اسوت، و هدایت الهوی سوه منوزل دارد: اول تعریوف دو طریوق خیور و شور کوه خداونود ایون نعموت را به همه بندگانش اعطوا کورده اسوت، برخوی را از طریوق عقول و برخوی را از طریوق رسوولن دوم هیزی که بنوده را مرحلوه بوه مرحلوه بوا توجوه بوه پیشورفتش در علووم و افوزایش اعموال صالح مدد می رسواند سووم نووری کوه در عوالم ولیوت و نبوو درخشویده و بودان انسوان بوه هیزی هدایت می شود که نمی توانود بوه واسوطه عقلوی کوه توسو آن صورفاا تکلیوف و امکوان تعلم حاصول می شوود، هودایت شوود.
هرهنود هور دوی ایون فضوایل ، یعنوی فضوایل فلسوفی و فضوایل تووفیقی ، وسایلی برای کسب سعاد اند، اما باید توجوه داشوت کوه از نظور غزالوی بودون توفیوق الهوی هیچ انسانی نمی تواند بوه سوعاد دسوت یابود.
با این توضیح کوه اولا سوعاد از دیودگاه غزالوی اموری نوه دنیووی ، بلکوه دقیقواا اخروی است، بدین معنوا کوه سوعاد حقیقوی انسوان تنهوا در آخور حاصول می شوود و حتوی اگر غزالی برخی فضوایل دنیووی را هوم سوعاد نوام می نهود تنهوا از حیوث نقشوی اسوت کوه در تحصیل سعاد اخروی ایفا می کنند."