خلاصة:
پارادوکس تایید از ضمیمه دو اصل ایجاد شده است: نخست، اصل یا معیار نیکو؛ دوم، اصل یا شرط هم ارزی؛ از همین رو، معمولا، راه حل های مطرح شده برای پارادوکس تایید در دو دسته کلی دسته بندی و تدوین شده اند: نخست ، راه حل هایی که بر رد معیار نیکو مبتنی هستند؛ دوم، راه حل هایی که بر رد شرط هم ارزی مبتنی اند. در این مقاله، ضمن تبیین پارادوکس تایید، مهم ترین راه حل های مطرح شده بر اساس رد معیار نیکو بررسی شده اند که عبارتند از: الف) راه حل همپل؛ ب) راه حل مبتنی بر بیزگرایی رایج؛ ج) راه حل گود؛ د) راه حل کواین.
ملخص الجهاز:
2. تبیین پارادوکس پارادوکس تأیید را میتوان به این صورت بیان کردکه بر اساس تلقی رایج، گفته میشود که فرضیههای علمی با مشاهده نمونههای متعدد و از راه استقراء ارائه میشوند؛ برای مثال، شما نمونهها یا مصادیقی از کلاغ را میبینید که به رنگ سیاه هستند؛ با این مشاهدههای متعدد، قضیۀ عام یا فرضیهای را تشکیل میدهید با این مضمون که: «همۀ کلاغها سیاه هستند.
در اینجا، کمکم به ظهور پارادوکس نزدیک میشویم؛ زیرا، از آنجا که اصل قضیه و عکس نقیض آن با یکدیگر برابرند، آنچه که یکی از این دو (یعنی اصل یا عکس نقیض) را تأیید کند، دیگری را نیز تأیید خواهد کرد؛ بنابراین، از آنجا که کفش سفید که غیرکلاغ و غیرسیاه است، عکس نقیض (یعنی قضیه «همه غیرسیاهها، غیرکلاغ هستند») را تأیید میکند باید خود اصل فرضیه (یعنی قضیه «همۀ کلاغها سیاه هستند») را نیز تأیید کند.
البته، نمیتوان دیدگاه او را راهحلی برای یک مشکل دانست؛ در واقع، وی مضمون این نتیجه پارادوکسیکال را میپذیرد؛ یعنی میپذیرد که مشاهده کفش سفید واقعا فرضیۀ «هر کلاغی سیاه است» را تأیید میکند؛ اما پرسشی که مطرح میشود این است که اگر چنین است، چرا این امر پارادوکسیکال مینماید.
به اعتقاد همپل، علت اینکه این نتیجه به نظر پارادوکسیکال میرسد این است که ما یک آگاهی پیشینی داریم و این آگاهی پیشینی است که سبب میشود تا این نتیجه برای ما پارادوکسیکال جلوه کند و اگر این آگاهی پیشینی نبود، بیآنکه احساس پارادوکس کنیم، مشاهده یک چیز غیرسیاه غیرکلاغ (نظیر کفش سفید) را قرینهای برای تأیید گزاره «همۀ کلاغها، سیاه هستند» قلمداد میکردیم (Hempel, 1945).