خلاصة:
این مقاله دیدگاه افلاطون را درباره رشد اخلاقی تحلیل و بررسی می کنـد. اگرچـه نخسـتین تحقیـق علمـی دربـاره رشـد اخلاقـی و پیونـد آن بـا رشـد عقلانـی را روان شناسان دوران معاصر انجام دادند، اما به گواهی تاریخ ، مفهوم رشد اخلاقـی و ارتباط آن با رشـد عقلانـی را نخسـتین بـار افلاطـون طـرح کـرد. در حـالی کـه روان شناسان با نگاهی توصیفی به بیان چگونگی پیشرفت ذهنـی و قضـاوت هـای اخلاقی انسان و ارتباط آنها با یکدیگر پرداخته انـد، افلاطـون بـه مثابـه فیلسـوفی فضیلت گرا با نگاهی هنجاری به تبیین نظریه خویش درباره رشد اخلاقی و معرفتی پرداخته ، رشد اخلاقی را حاصل رشد همه جانبه ابعاد وجودی انسان تلقـی می کنـد. وی با توجه به محوریت فضایل در نظریه اش ، می کوشد بـا اسـتفاده از روش هـای مبتنی بر تلقین ، عادت ، تقلید از الگوها و نقـل حکایـات پنـدآموز در مراحـل نـازل تربیتی ، منش فردی را ارتقا دهد و در مراحل عالی تر به رشد قدرت تفکر و بصیرت از طریق آموزش ریاضیات و دیالکتیک بپردازد، به گونه ای که فرد قادر به تشخیص درست و نادرست و عمل به آن باشد. این مقاله درصدد است ماهیت رشد اخلاقـی را از نظر افلاطون بر اساس نظریه اخلاقی و معرفتی اش بررسی کنـد و سـپس بـه تبیین مهم ترین اصول ، مبانی فلسفی ، عوامل و روش های مهم تربیتی وی بپردازد.
ملخص الجهاز:
"این مقاله درصدد است ماهیت رشد اخلاقـی را از نظر افلاطون بر اساس نظریه اخلاقی و معرفتی اش بررسی کنـد و سـپس بـه تبیین مهم ترین اصول ، مبانی فلسفی ، عوامل و روش های مهم تربیتی وی بپردازد.
در حقیقت افلاطون ، به مثابه یکی از بانیان اصلی نظریه اخلاق فضیلت ، بر اسـاس مبـانی فلسـفی ، سیاسی ، اخلاقی و روان شناختی خویش ، قـرن هـا پـیش ماهیـت رشـد اخلاقـی را تبیـین کـرد و نخستین کسی است که به ارتباط میان رشد اخلاقی و عقلانی اشـاره کـرده اسـت ,Flanagan) (٥٠٣ :١٩٩٨.
از این رو پرسـش اساسـی در اخـلاق فضـیلت ایـن اسـت کـه چگونـه فـردی بایـد باشـم و در دو نظریــه دیگــر اینکــه چــه فعلــی را بایــد انجــام بــدهم ؟ (خزاعــی ، ١٣٨٩: ١٦) همچنــین شاخصــه هایی چــون غایــت گرایی ، تأکیــد بــر رشــد اخلاقــی ، ارزش ذاتــی فضــیلت ، نقــش معرفت شناسانه قدیسـان اخلاقـی ، اهمیـت انگیـزه و ارتبـاط فضـیلت بـا معرفـت از عمـده ترین مشخصـه های اخـلاق فضـیلت محسـوب می شـود کـه تـأثیر بسـیاری از ایـن ویژگی هـا را در دیدگاه افلاطون درباره رشد اخلاقی شاهدیم .
اگرچه تعلیم و تربیت در مرحله مقدماتی فرد را در حالت عدم استقلال اخلاقی رها می کند اما بـه نظر افلاطون اخلاق و فضیلت اخلاقـی بـرای کسـی کـه فیلسـوف نیسـت جـز از ایـن طریـق امکان پذیر نیست .
بـه همـین جهـت اسـت کـه وی روش هایی چون تنبیه و مجازات یا داستان های پندآموز را صرفا در مراحل نازل تربیتی پیشنهاد می کنـد و نخستین گام در تربیت اخلاقی را شکل دادن به منش از طریق عادت و عوامل بیرونی مـی دانـد."