خلاصة:
در گذشته، شکل و ترکیب حجمی فضاهای معماری و همچنین عناصر آن بهصورت چشمگیری تحتتأثیر عوامل و پدیدههای جغرافیایی و محیط طبیعی شکل میگرفتند و در مواردی نیز پدیدههای فرهنگی، بهویژه درمورد بناها و فضاهای آیینی، نقش مؤثری در شکلگیری فضاها و عناصر معماری داشتند. این پژوهش همزمان به نقش جغرافیا و فرهنگ در شکل بام توجه دارد. این پژوهش تلاش دارد که نقش جغرافیا و پدیدههای فرهنگی در شکلگیری فضاهای معماری در گذشته را به درستی نشان دهد. اینکه جغرافیا و فرهنگ چگونه در پدیدار شدن شکل بام در معماری گذشته نقش داشتهاند، پرسش اصلی این پژوهش است و فرضیۀ آن مشخص میکند که شکل و خصوصیات مهم بام ساختمانها در گذشته بیشتر تحتتأثیر عوامل جغرافیایی و محیطی قرار داشت، اما برخی از شکلها و صورتهای آن با گذشت زمان مفهومی نمادین نیز مییافت. روش پژوهش توصیفی و تحلیلی است و گردآوری دادهها بیشتر بهصورت اسنادی بوده است، هرچند مشاهدات و بررسیهای میدانی نیز در توسعۀ کیفی پژوهش مؤثر بوده است. چارچوب نظری نیز بر این اساس استوار است که شکل فضاها و عناصر معماری در گذشته بیش از همه تحتتأثیر پدیدههای جغرافیایی و محیطی قرار داشت، اما شکل بام بعضی از فضاهای آیینی از پدیدههای فرهنگی تأثیر میپذیرفت. نتایج پژوهش نشان میدهد که شکل بام ساختمانها در وهلۀ نخست، تحت تأثیر پدیدههای جغرافیایی و محیط شکل میگرفت و سپس شکل و ترکیب برخی از انواع بامها یا عناصری از آن مفاهیم نمادین پیدا میکردند. احتمال میرود که کاربردهای بعدی بعضی از آنها در موارد خاص بهدلیل نمادپردازی باشد.