ملخص الجهاز:
"(طباطبائی، 1393ق:ج 8، 199، مکی عاملی، پیشین:49-50) برخی پس از ذکر این آیه دربارة مفاد آن چنین آوردهاند: مفاد آیه این است که خداوند متعال پیامبرانش را برای ابلاغ تکالیف به بندگان و هدایت آنان به راه کمال مبعوث کرده است (لطف محصل)، جز اینکه رفاه و برخوداری و غوطهور شدن در نعمتهای مادی گاهی موجب طغیان و غفلت انسان از هدف آفرینش و لبیک گفتن به دعوت انبیا میشود.
(طباطبائی، پیشین:7، 26-27) برخی این آیه را یکی از مبانی قاعدة لطف دانسته و نوشتهاند: «این آیه، بهصراحت، عدم انفکاک رحمت را از ذات خداوند متعال بیان میدارد، چراکه واجب بودن رحمت بر ذات الهی از سوی خود ذات جایی برای جدایی و انفکاک باقی نمیگذارد و این همان مفاد برهان لطف است که دلالت میکرد [بر اینکه] مقتضای کمال ذات و اوصاف آن لطف و رحمت تخلفناپذیر است».
برخی در توضیح دلالت این حدیث بر لطف مقرب آوردهاند: جملة «الامر و النهی لایجتمعان إلا بالوعد و الوعید» اشاره به این نکته دارد که امتثال امر و نهی و تأثیر آنها در دل مردم وابسته به ثواب و عقاب است و اگر این دو نباشد حرکتی به سوی انجام تکالیف نیست مگر از جانب عارفان بالله که خداوند را نه به جهت شوق به بهشت و نه از روی ترس جهنم عبادت میکنند.
قائلین به لطف با استناد به آیات و روایات ادلة عقلیای از جمله: استحاله انفکاک معلول از علت تامه، کامل مطلق و لزوم صدور اصلح و حکمت الهی را مطرح کردهاند و معتقدند مقتضای عدالت خداوند این است که به یاری مکلف برخاسته، آنچه وی را به طاعت نزدیک و از معصیت دور میسازد انجام دهد."