خلاصة:
وقوع خطا در ادراک حسی، بهکرات برای همگان رخ میدهد و رمزگشایی از کیفیت و منشأ وقوع آن میتواند در بسیاری از مسائل معرفتشناسی مؤثر باشد. با مراجعه به آثار فلاسفهای همچون خواجه نصیرالدین طوسی و علامه طباطبایی روشن میشود که هر دو فیلسوف معتقدند ادراک حسی حاصل تأثیر امر محسوس در اندام قوة حسی است. به گفتة خواجه و همچنین علامه، خطای در احساس امکانپذیر نیست بلکه منشأ وقوع خطا در ادراکات حسی را باید در تطبیقدادن محسوس با واقعیت خارجی جستوجو کرد که این امر در اصل از شئون عقل بهشمار میرود، منتهی ادراک حسی از شرایط حصول حکم عقلی است. از نظر علامه، ادراکات حسی به علم حضوری برمیگردد و این، میتواند تأکیدی بر خطاناپذیری ادراک حسی باشد، ولی تصریحی در این مورد در آثار خواجه دیده نمیشود.
ملخص الجهاز:
علامه طباطبایی در پاسخ به این سؤال که عناصر بسیط اولیة ادراکات (که سرمایة اصلی فکر بشر است )، به چه کیفیتی و از چه راهی پیدا می شود، ابتـدا بـه گـذری بـر رأی مـبهم ارسطو در این مورد می پردازد و می نویسد با وجود آن که فلاسـفة اسـلامی غالبـا از نظریـة ارسطو در باب کیفیت حصول علم و معرفت پیروی کرده اند، ولی سندی در دست نیسـت که آیا ارسطو بدیهیات اولیه را مسبوق به ادراکات جزئی حسی می دانسته اسـت یـا معتقـد بوده که بدیهیات اولیه به تدریج و خودبه خود (بدون وسـاطت و دخالـت ادراکـات جزئـی حسی ) برای عقل حاصل می شوند و عقل این تصورات را خود ابداع می کند.
از نظر خواجه طوسی در مواردی که خطاهایی را به حس نسبت می دهـیم بایـد بـه دو نکته توجه کرد: اولا، خطا به دریافت های حس مربوط نمی شود، بلکه زمینه این گونه خطاها را باید در نحوة داوری و حکم عقل جست وجو کرد که آن نیز در هر مورد، علل و اسباب خاص خود را دارد؛ ثانیا، گرچه گاهی در داوری و حکم خود دربارة محسوسات دچار اشتباه می شـویم امـا این گونه اشتباهات نباید به انکار معرفت های حسی منجر شود.