خلاصة:
مقاله حاضر به بررسی برخی دیدگاههای ژان فرانسوا لیوتار، اندیشمند نامدار فرانسوی نیمه دوم قرن بیستم، درباره هنر و برخی هنرمندان مورد علاقهاش میپردازد. لیوتار که به سبب نظریات جنجالیاش درباره افول روایتهای کلان و پسامدرنیته شهرتی عالمگیر یافت با بهرهگیری از کلیدواژگانی چون امر والا، غیر قابل نمایش، تخالف و اصوات خاموش به گمانهزنی انتقادی خود در قلمرو هنر میپردازد. او با کشف ناسازگاری تراندیسندههای دوشان، عملکردهای پنهان آثار بورن، رویداد والای آثار نیومن و نوانسهای اشباعات رنگی فرانسیس علیه سلسلهمراتب نظم مستقر روایت و گفتمان و در مجموع فرایند کلیتسازی در عرصه هنر اقامه دعوی میکند و جویای نوعی پیرازیباییشناسی در فلسفه هنر است.
This article would discuss some of Jean Francois Lyotard’s views on art and his favorite artists as well. Becoming world-wide known for his controversial theories about postmodernity and the collapse of grand-narratives، Lyotard used keywords like sublime، undepictable، differend، and silent voices to better present his critical opinions in the realm of art.