خلاصة:
امروزه جنگ نرم واقعیتی است که به عنوان گفتمان مسلط منازعه و تقابل دولت ها و ملت ها، فضای ذهنی متفکران و اندیشمندان را در تحلیل چرایی و چگونگی آن درگیر و به تکابو انداخته است . منتهی باید اذعان داشت که به دلیل نگاه پدیدار شناسی صرف به جنگ نرم شاهد فقر و فقد مطالعات تئوریک هستی شناسانه ، معرفت شناسانه و روش شناسانه در این حوزه هستیم . این تحقیق در صدد تبارشناسی معرفتی جنگ نرم است . از این رو، تحقیق حاضر با مفروض دانستن این که جنگ نرم به صورت آنی و خلق الساعه شکل نگرفته بلکه از مسیر و گذر تطو رویکرد معرفتی و روش شناختی علوم اجتماعی سر برآورده است ، به روش توصیفی رویکرد جنگ نرم با تحول معرفتی در چهار حوزه مطالعات انسان شناختی ، امنیت پژوهی ، مطالعات قدرت و دانش جنگ پرداخته ، از این رهگذر، تبار معرفتی جنگ نرم را تبیین می نماید. نتایج تحقیق دلالت بر آن دارد که : تحول معرفتی در حوزههای مطالعات انسانی شناختی ، قدرت شناسی ، امنیت پژوهی و دانش پژوهی جنگ ، منجر به جابجایی گفتمان سخت افزاری جنگ با جنگ نرم شد و براین اساس، دانش جنگ نرم در تعامل و تضارب معرفت های مختلف از بروز گسست ها و زاویه های رویکردهای معرفتی سر بر آورده است . به نحوی که بر اثر انباشتگی و تراکم معرفتی در چارچوب روابط قدرت در غرب، دانش نوینی از جنگ بروز و ظهور کرد که ماهیت نرمافزاری دارد.
ملخص الجهاز:
نتایج تحقیق دلالت بر آن دارد که : تحول معرفتی در حوزههای مطالعات انسانی شناختی ، قدرت شناسی ، امنیت پژوهی و دانش پژوهی جنگ ، منجر به جابجایی گفتمان سخت افزاری جنگ با جنگ نرم شد و براین اساس، دانش جنگ نرم در تعامل و تضارب معرفت های مختلف از بروز گسست ها و زاویه های رویکردهای معرفتی سر بر آورده است .
com مقدمه ادبیات تولید شده در این حوزه نشان می دهد که مطالعات انجام گرفته عمدتا معطوف به اهداف ، ابعاد، کارکردها، ابزارها و شیوه های جنگ نرم بوده ، نسبت به ماهیت ، چگونگی و چرایی جابجایی منازعات سخت افزارانه به منازعات نرم افزارانه ، با ضعف و نقص تئوریک روبرو است .
تمرکز بر تبارشناسی معرفتی در این تحقیق از آن جهت حائز اهمیت است که علاوه بر واکاوی و مطالعه ارتباط و تضارب جنگ نرم در چهار حوزه مطالعات انسان شناسی ، امنیت پژوهی ، دانش قدرت و دانش جنگ ، به روند تطور تدریجی ادوار تاریخی جنگ و بر گسست ها و شکاف هایی که در فرایند تاریخی جنگ عارض شده نیز توجه و دقت نظر دارد.
از این رو، گفتمان جنگ نرم را باید در تحول معرفتی که در حوزه های مختلف مطالعاتی به ویژه در حوزه های مطالعات انسانی شناختی ، قدرت شناسی ، امنیت پژوهی و دانش جنگ رخ داد، جستجو و واکاوی کرد.
زیرا براساس این پژوهش که مبتنی بر دانش تبارشناسی معرفتی شکل گرفته ماهیت جنگ نرم در گرو فهم تحولات معرفتی است که در چهار حوزه مطالعات انسان شناختی ، قدرت شناسی ، امنیت پژوهی و دانش جنگ رخ داده است .