خلاصة:
یکی از مسائل مهم در تصمیم گیری اطلاعات می باشد و این موضوع در سازمانهای اطلاعاتی به میزان چابکی آنها بستگی دارد لذا ضروری است مدیران این سازمانها از میزان مورد نیاز سطح چابکی سازمان خود اطلاع داشته تا به همان میزان وقت و هزینه برای رسیدن به سطح چابکی مورد نظر صرف نمایند. بر همین اساس، تحقیق تلاش دارد به این سوالات پاسخ دهد که چابکی چیست و چگونه اندازهگیری می شود؟ چگونه می توان سطح نیاز به چابکی را در سازمانهای اطلاعاتی محاسبه نمود؟ این تحقیق به روش موردی ـ زمینه ای با هر دو رویکرد ژرفانگر و پهنانگر در چارچوب طراحی شده برای اندازهگیری سطح چابکی مورد نیاز توسط شریفی و مراحل پیشنهادی ملهم از روش «لین » و همکارانش انجام شده و نتیجه آن نشان می دهد که در سازمان اطلاعاتی مورد بررسی ، سرعت تجزیه و تحلیل اطلاعات، بیشترین تاثیر و قابلیت بقاء فرایندها و کمترین اثر را در تعیین سطح چابکی مورد نیاز دارند.
ملخص الجهاز:
در این تحقیق سعی شده است بر مبنای مدل «شریفی » و «ژنگ » به دلیل در نظر گرفتن محرک ها و تغییرات محیطی و با استفاده از منطق فازی ، با هدف کمک به مدیران برای درک و شناخت سطح چابکی مورد نیاز سازمان های اطلاعاتی ، روش جدیدی ارائه شود که با کمک آن بتوان سطح نیاز به چابکی را در این سازمان ها برآورد کرد.
شناسایی و طبقه بندی تغییرات و فشارهای محیطی سازمان (محرک های چابکی ) تعیین معیارهای اندازه گیری و ارزیابی ارزیابی های زبان شناختی تخمین واژه های کلامی با اعداد فازی ارزیابی رتبه عملکردی و اهمیت اوزان برای محرک های چابکی جمع بندی فازی رتبه عملکردی و اهمیت اوزان برای به دست آوردن شاخص فازی چابکی سازمان (FAI) انطباق شاخص چابکی با سطح زبانی مناسب تحلیل و شناخت موانع پیشرفت با استفاده از شاخص اهمیت عملکرد (FPII) / / شکل ١- مدل مفهومی «شریفی » و« ژنگ » برای انجام این تحقیق ، جمع آوری اطلاعات به هر دو روش میدانی و کتابخانه ای صورت گرفته است .