خلاصة:
در دو دهة اخیر، شاید مهمترین مسئلة پیش روی دولتهای مختلف جهان توسعة اقتصادی بوده باشد. این موضوع بهویژه برای کشورهای جهان سوم که هنوز در عقبماندگی به سر میبرند، اهمیت ویژهای دارد. در این کشورها، به دلیل نداشتن نهادهای اقتصادی و اجتماعی متناسب با توسعة اقتصادی، دولت همواره به ترسیم خط مشیهای توسعهای کشور پرداخته است و با اعمال سیاستهای تصدیگرایانه به ابعاد توسعهنیافتگی افزوده است. در این مقاله، میکوشیم با تمرکز بر زیمبابوه در دورة رابرت موگابه تأثیرات این نوع سیاستهای تصدیگرایانه در توسعه را بررسی کنیم. سیاستهای تصدیگرایانة موگابه موجب شد بخش کشاورزی که گستردهترین و اصلیترین بخش اقتصاد این کشور بود از بین برود. در واقع، موگابه و گروه اتحاد ملی آفریقایی زیمبابوه نهتنها اقتصاد را با تورم حاد، فقر و قحطی ویران کردند، بلکه توان مدیریت اجرایی در این کشور را نیز از بین بردند. کشور زیمبابوه در این دوره نمونهای از ابرتورم است.
In the last two decades، Perhaps the most important issue ahead of the states of world economic development is concerned. This is especially true for third world countries suffer from a historical backwardness، become more important. In these countries due to the lack of social and economic institutions commensurate with economic development، the government has always drawn Developmental policies and applying Enterprise policy measures lead to increase the size of underdevelopment. This paper tries to focus on Zimbabwe''s Robert Mugabe to investigate the effects of this type of interventionist policies on development. Mugabe''s policies led to the widespread sector of agriculture in this country and most of the economy was destroyed. Indeed، Mugabe and the Zimbabwe African National Union، not just the economy due to severe inflation، famine and poverty were destroyed، but it also destroyed the power of the executive management. In this period، Zimbabwe is an example of hyperinflation.
ملخص الجهاز:
(سایت اطلاعات ودانستنی های ایران وجهان به نقل ازبانک جهانی ، ٢٠١١) با نگاهی گذرا به این نمودار نیز درمی یابیم که وضعیت زیمبابوه در این شاخص نیز مطلوب نیست ، به طوری که با درآمد سالیانۀ سرانه ٤٦٠ دلار درمیان کشورهای مورد بحث جایگاه پنجم رابه خود اختصاص داده است .
بااین حال ، از سال ١٩٩٠ به تدریج روند نزولی پیدا کرد ودرسال ٢٠٠٠ با اجرا شدن سیاست اصلاحات ارزی موگابه به پایین ترین میزان خود رسید، به طوری که نه تنها فاصلۀ بسیارزیادی با نمودار جهانی پیدا کرد، بلکه ازکشورهای با توسعۀ انسانی پایین وکشورهای صحرای آفریقا نیز پایین ترآمد، به طوری که این کشورها (کشورهای باتوسعۀپایین وکشورهای صحرای آفریقا) طی سال های ٢٠٠٠ تا ٢٠١٠ سیر صعودی داشته اند،اما زیمبابوه همچنان روند نزولی خود را ادامه داد، به گونه ای که در این چند سال اخیرجزء ضعیف ترین کشورها درشاخص توسعۀ انسانی (HDI)به شمار آمده است .
org//http: ) با توجه به نمودار ارائه شده می توان دریافت که وضعیت زیمبابوه ازلحاظ شاخص امیدبه زندگی مطلوب نیست ،به طوری که ازسال ١٩٩٠ شاهد روند نزولی دراین شاخص هستیم که که این شاخص درسال ٢٠٠٥ به پایین ترین حد خود می رسد.