خلاصة:
در پرتو تحولات اخیر در خاورمیانه بهویژه تحولات جهان عرب که در اوایل سال 2011 رخ داد و پیروزی دوباره حزب عدالت و توسعه در ژوئن2014 و انتخاب رجب طیب اردوغان به عنوان نخستین رئیس جمهور منتخب، مقاله حاضر به بررسی مؤلفههای جدید سیاست خاورمیانهای ترکیه خواهد پرداخت و سعی در پاسخ به چرایی جهتگیریهای اخیر سیاست خارجی ترکیه میکند که براساس دو گفتمان تمدنی و رویکرد ژئوپلتیک شکل گرفته است. پژوهش حاضر به بررسی پویشهای اصلی و ایدئولوژیک و پسزمینههای سیاست خارجی ترکیه خواهد پرداخت که با اعمال سیاستهای جدید سعی در ایفای نقشی جدید در خاورمیانه دارد. فرضیه مقاله امکانپذیری تحلیل سیاست خارجی ترکیه در چارچوب برداشت از نقش ملی در خاورمیانه میباشد. به عبارت دیگر برداشت از نقش ملی توسط نخبگان سیاست خارجی ترکیه عامل تعیینکنندهای در جهتگیریهای سیاست خارجی خاورمیانهای ترکیه است. مقاله حاضر در پی پاسخ به سئوالهای ذیل است. ترکیه به دنبال ایفای کدام نقشها در خاورمیانه است؟ سیاستهای جدید ترکیه در خاورمیانه براساس برداشت از نقش ملی کدامند؟ آیا این سیاستها برای ترکیه محدودیت به بار خواهد آورد و یا قدرت مانور آن را افزایش خواهد داد؟ نتیجه این سیاستها بهخصوص در مقابل تحولات اخیر در خاورمیانه چگونه خواهد بود؟
ملخص الجهاز:
سياست هاي جديد ترکيه در خاورميانه 1 ناصر پورابراهيم در پرتو تحولات اخير در خاورميانه به ويژه تحولات جهان عرب که در اوايل سال ٢٠١١ رخ داد و پيروزي دوباره حزب عدالت و توسعه در ژوئن ٢٠١٤ و انتخاب رجب طيب اردوغان به عنوان نخستين رئيس جمهور منتخب ، مقاله حاضر به بررسي مؤلفه هاي جديد سياست خاورميانه اي ترکيه خواهد پرداخت و سعي در پاسخ به چرايي جهت گيري هاي اخير سياست خارجي ترکيه مي کند که براساس دو گفتمان تمدني و رويکرد ژئوپلتيک شکل گرفته است .
دوم اين که از ديدِ دولت مردان حزب عدالت و توسعه گسترش روابط با کشورهاي خاورميانه لزوما منافاتي با عضويت با اتحاديه اروپا نداشت و برعکس رفتار ترکيه مي توانست الگوي خوبي براي سياست خارجي اتحاديه اروپا در منطقه باشد.
او برداشت از نقش ملي را چنين تعريف مي کند: "فهم تصميم گيران سياست خارجي از انواع کلي تصميم گيري ، تعهدات ، قوانين و جهت گيري هاي مناسب براي کشورشان و کارکردهاي آن و اين که آيا کشورشان براساس اصول بين المللي در سيستم بين الملل عمل مي نمايد يا خير.
تغييرات در دوران اوزال و جم بيانگر اين بود که تصميم سازان سياست خارجي توانائي ايجاد برداشت از نقش ملي جديد را دارند که در مرحله بعد قابليت ترجمه به انتخاب هاي سياسي داخلي متناسب با ميزان قدرت داخلي و وضعيت بين المللي را داشت .
٤. براي مطالعه بيشتر در مورد تورگوت اوزال و نقش او در سياست خارجي ترکيه بنگريد: SedatLaciner,TurgutÖzal Period in Turkish Foreign Policy: Özalism, USAK Yearbook of International Politics and Law, Vol. 2, 2009, pp.