ملخص الجهاز:
"2. تهافت در تعریف دین و معرفت دینی ما بر این اساس دو پرسش داریم: میپرسیم شما که میفرمایید هیچ چیزی در نظام مخلوقات، خارج از قول و فعل حضرت حق نیست، خود حضرت حق که مبدأند و قول و فعل که صنع الهی میشود، خلق میشود، تجلی میشود ـ با تعابیر مختلفی که علوم مختلف و صاحبان فنون مختلف دارند ـ سؤال این است که آیا همة اینها دین است؟ ما قبول داریم چیزی جز فعل و قول حق نیست.
ارادة یک نفر مثل ارسطو دو هزار سال بر اندیشه بشر حکومت میکند؛ یک نفر مثل انیشتین نظریة نسبیتش سالها بر اندیشة نخبگانی حکومت میکند، تحت ولایت او فکر میکنند؛ فرایند فهم، اختیاری است، اما نه به معنای اینکه اختیارات مطلقاند؛ نه به معنای اینکه نقش اختیار در همه ادراکات یکسان است؛ نه به اینمعنا که سهم همه اختیارات برابر است؛ ارادة انسان، وضعیت روحی و روانیاش، وضعیت فیزیکی و شرایط اجتماعی و تاریخیاش بر کیف فهمش دخیل است؛ به تعبیر دیگر انسان همین که به فهم و تأمل و تفکر میپردازد، اعم از تفکر تجریدی، نیمهتجریدی یا تجربی، منتزع از عالم نیست؛ منتزع از جامعه و دستگاه حق و باطل هم نیست یا تحت ولایت اولیای طاغوت میاندیشد یا تحت ولایت الله واقع میشود، یا ظلمانی میشود یا نورانی؟ بنابراین اینطور نیست که فهم مطلق، صنع الهی است."