خلاصة:
در حقیقت مشروعیت خود جزیی از یک شبکه مفهومی هم بسته و به هم تافته قلمداد میشود که بدون لحاظ نمودن پیوست ها و گسست هایش با مفاهیم و مولفه های سازنده این شبکه ، نمیتوان به حصول درک مناسب و معتبری درباره آن امیدوار بود. کلید فهم مفهوم مشروعیت در شناسایی خصلت چندبعدی آن میباشد که برای فهم صحیح آن نباید دچار تقلیل گرایی شد و باید به تمام ابعاد آن توجه کرد و هر گونه تقلیل گرایی در این رابطه باعث قربانیشدن حق مطلب میباشد. از آنجا که هر حکومتی که دچار عدم مشروعیت شود، دیگر مانند گذشته نمیتواند قدرت خود را اعمال کند، بلکه به زور خام برای حکمرانی متوسل میشود، در این نوشته ما به این بحث متمرکز خواهیم شد که چگونه دولت ها برای خود مشروعیت سازی میکنند تا به قدرت خود دوام و تداوم بخشند. در این مقاله ، تاکید روی عوامل مشروعیت بخش قدرت در نظام های سیاسی و مردم سالار دینی مورد بررسی قرار خواهد گرفت . واژگان کلیدی
ملخص الجهاز:
لذا تا عنصر مقبولیت به حقانیت مضاعف نشود، حکومت تشکیل نمیگردد و در پی آن صحبت از مشروعیت سیاسی حکومت قابل اتکا نیست ؛ هرچند میتواند حکومت های مبتنی بر زور و استیلا وجود داشته باشند، اما در مردم سالاری دینی این نوع حکومت ها دارای مشروعیت نمیباشند و از آنجا که حاکمیت مطلق بر جهان و انسان از آن خداوند است و هم او انسان را بر سرنوشت اجتماعی خویش حاکم ساخته است و اگر بپذیریم که دین برای نجات بشر آمده و هدف آن تکامل انسان است ، به حدی که به استناد قرآن ، همه آنچه در آسمان ها و زمین است در تسخیر او و وسیله تکامل اوست و به فرشتگان امر شده بر او سجده کنند و از روح خدا در او دمیده شده و اشرف مخلوقات است و کرامت و استعداد خلیفه الله شدن را دارد (بقره ، ٣٠-٣٤، اسری ٧٠، ابراهیم ، ٣٢-٣٣، حجر، ٣٠-٢٩ و سجده ٩) بحث مقبولیت در همین رابطه مطرح و حکومت با هر فلسفه سیاسی و هر اندیشه ای که باشد، زمانی خواهد توانست به اداره صحیح کشور بپردازد که مورد قبول و مقبولیت مردم واقع شود، یعنی حقانیت برای اینکه حاکمیت را در اختیار گیرد، باید توسط اکثریت به رسمیت شناخته شود.