خلاصة:
مطالعه و بررسی نقش مراکز علمی ایران در پیشبرد علوم عربی و ادبی در حوزه ادبیات تطبیقی مکتب فرانسه میگنجد؛ زیرا مراکز علمی ملتی در ادبیات ملتی دیگر تاثیرگذار بوده است. در دوره عباسی (656-132هـ.ق) که علوم عربی و ادبی بیش از هر دوره دیگری شکوفا شد، با در نظر گرفتن مقتضیات و بستر سیاسی و دینی مناسب، نقش چهار مرکز علمی غرب ایران «دینور، قرمیسین، شهرزور و حلوان» در پیشبرد علوم عربی و ادبی و شاخههای آن چون صرف و نحو، بلاغت و نقد، حدیث و فقه، تاریخ نگاری و علوم ادبی محض برجسته است. این نوشتار با رویکرد توصیفی تحلیلی در صدد تبیین نقش سازنده و جایگاه حقیقی این مراکز در اعتلای علوم عربی و ادبی در عصر عباسیان است و یافتههای آن حاکی از این است که این مناطق با پرورش اندیشمندان بزرگی چون دینوریها و شهرزوریها در به بار نشستن و پیشرفت علوم عربی و فرهنگ اسلامی نقش به سزایی ایفا نموده است.
ملخص الجهاز:
در عصر عباسی در کنار حوزههای معروف و بزرگ علمی و مدارس مشهور شهرهای بزرگ، در بسیاری از شهرهای سایر ممالیک اسلامی از جمله کردستان، مدارس علوم عربی و ادبی تأسیس شده بود و چه بسا به یمن حضور یک یا چند تن از بزرگان اساتید و شخصیتهای برجستة علمی، یک شهر کانون جاذبة علمی نیرومندی میشد که جویندگان علم و محققان و دانشمندان ردههای عالی را به سوی خود جذب میکرد.
(ابنحوقل، 1992: 308؛ یاقوت، 1955: 1242) دینور به دلیل نزدیکی به مرکز خلافت عباسی و همچنین قرار گرفتن در مسیر شاهراه بزرگ شرق از اهمیت زیادی برخوردار بود و این اهمیت از سدۀ سوم هجری رو به فزونی نهاد و در سدههای چهارم و پنجم، همراه با نهاوند و ری، از بزرگترین شهرهای ایالت جبال «عراق عجم» به شمار میرفت و شهرهایی چون قرمیسین، شهرزور، حلوان پس از آن قرار داشتند.
علوم و ادب عربی در این مناطق علوم عربی و ادبی خود، حوزههای مطالعاتی بسیارگستردهای را شامل میشود، اما در این نوشتار، منظور از آن، دانشهای بنیانی زبان عربی، مانند لغت، صرف و نحو، نقد ادبی و علوم بلاغی، شعر و تاریخ و نیز علوم اسلامی چون تفسیر و حدیث و فقه است که مناطق یاد شده در دوران عباسیها با پرورش علمایی که با تأثیرپذیری از فصاحت و بلاغت تازیان در آن علوم دست به تألیف و تصنیف زدند، منشأ تحولات عظیم شدند.