خلاصة:
شناخت چیستی پول به جهت اهمیت نهاد پول در اقتصاد متعارف و دلالتهای آن در صدور احکام فقهی همواره یکی از دغدغههای نظریهپردازان اقتصاد اسلامی بوده است. ادبیات موضوع هستیشناسی پول (در غرب) بهطور عمده مربوط به مجادلههای دو رویکرد «نظریه کالایی» و «نظریه اعتباری» پول درباره ماهیت، ارزش و کارکرد محوری پول است. نظریه کالایی، پول را کالایی مشابه دیگر کالاها با تفاوت در برخی ویژگیها میپندارد و ارزش آن را به ارزش کالایی آن بازمیگرداند و بر کارکرد «واسطه مبادله» تاکید دارد. نظریه اعتباری، پول را نمایشگری انتزاعی از ارزش و مطالبهای از جامعه یا تعهد به پرداخت بین انسانها میداند که ارزش آن متوقف بر روابط اجتماعی است و بر نقش پول به عنوان واحد محاسبه ارزش اصرار دارد.
در مطالعههای اقتصاد اسلامی نیز نظریهپردازیهایی درباره چیستی پول وجود دارد که واجد نقاط قوت و البته کاستیهایی است که برخی از این کاستیها مشابه ضعفهای موجود در دو نظریه کالایی و اعتباری است. ما در ارائه فهمی از پول با تاکید بر وجه اعتباری آن با این ادعا که نظریه کالایی فاقد توان کافی در تبیین پول بوده و تعریفهای مورد اشاره در کلام نظریهپردازان اعتباری هم دچار دوگانگی است، بر تفکیک دو سطح تلقی از پول تاکید کرده، پول را در معنای جوهری همان «معیاری انتزاعی از ارزش» یا «مفهومی برای اندازهگیری ارزشها» دانسته و تعریف پول در فهم صحیح عرفی را «نشانگری از طلبی معتبر به سبب مقبولیت ناشی از اعتبار ناشر» معرفی کردهایم. این تفکیک بین دو سطح تلقی از پول، مهمترین نقص موجود در تعریفهای ارائهشده از پول در نظریه اعتباری را رفع میکند.
Given the importance of money institution in the conventional economy and its implications in issuing the jurisprudential verdicts, understanding its nature has always been one of the concerns of Islamic economists. Ontology of money’s literature (in West) mainly incorporates debates between the two approaches we call “commodity theory” and “credit theory” of money on its nature, value and central function. Defining money as a commodity like the others with some differences, and basing its value on its commodity value, the commodity theory emphasizes on “exchange medium” as money’s main function. The credit theory, on the other hand, describes money as “an abstract representative of value”, “a promise to pay”, and “a claim upon society”, whose value is based upon social relations, and insists on its role as a “value computing unit.”
There are also some theories about money nature in Islamic economics studies, which have some advantages and disadvantages as well. Some of these disadvantages are similar to those of the commodity and credit theories. Emphasizing on the credit aspect of money, and claiming that the commodity theory isn’t capable enough to explicate money and that the definitions used by the credit theorists suffer from ambiguity, we separate two levels of understanding money, define money in the essential sense as an “abstract measure of value” or a “concept for measuring value”, and in the common sense meaning as an “index of creditable claim due to the acceptability originating from the issuer’s creditworthiness.” This separation rectifies the most important deficiency in the definitions of money offered by the credit theory.
ملخص الجهاز:
"اشارههای پراکنده دیگری نیز درباره ماهیتشناسی پول بهوسیله صاحبنظران داخلی صورت گرفته است از جمله شهید مطهری( ارزش پول را به قابلیت آن در کسب دیگر اموال منتسب کرده؛ بر خلاف ارزش کالا که در سلسله علتهای مبادلههاست ارزش پول را در سلسله معلولهای مبادله میداند (مطهری، 1380، ص175)؛ اما اینکه ارزش پول ـمنظور نویسنده ارزشمندی پول استـ از قابلیت آن در کسب دیگر اموال ناشی است، تبیینی است که در عین صحت، بیانی صحیح از سرچشمه اصلی (نهایی) پذیرفتگی پول نیست؛ زیرا این پرسش مطرح میشود که چرا یک تکه کاغذ چنین قابلیتی یافته که به طور طبیعی باید به پذیرش عمومی مبتنی بر اعتبار ناشر اشاره کرد.
همانطور که گفته شد در معنای اولیه، سکه و اسکناس پول نیستند؛ بلکه پول همان معیار انتزاعی ارزش است؛ اما در عرف پول به سکه و اسکناس و اعداد موجود در حساب بانکی اطلاق میشود؛ بنابراین ما در سطح دوم باید تعریفی از پول متناسب با این تلقی رایج و عرفی ارائه کنیم: پول نشانگری (Signifier) دال بر دین ناشر به پذیرنده است که ارزش مبادلهای خالص دارد یا پول نشانگر بدهی ناشر (بدهکار) به پذیرنده (بستانکار) است که این بدهی بر حسب پول محاسباتی (معیار انتزاعی ارزش) بیان شده و به پشتوانه مقبولیت ناشی از اعتبار ناشر دارای مقبولیت عام (قدرت خرید) میشود."