خلاصة:
روایت «لن یفلح قوم ولوا امرهم امراه» _ که در منابع اهل سنت از ابو بکره نقل شده و سپس به منابع شیعی راه یافته _ یکی از احادیث بسیاری است که در مذمت زنان آمده است. حلقه مشترک اصلی روایت، ابو بکره بوده و وی برای طفره رفتن از حضور در جنگ جمل به نفع هر یک از طرفین، روایتی را از پیامبر6 نقل می کند که علاوه بر تقبیح زنان، عدم حضور خود را نیز توجیه نماید. در این مقاله، حدیث را بر اساس سند، متن و متن و سند بررسی و تحلیل نموده ایم و تاریخ پیدایش آن را نیمه دوم قرن اول ارزیابی کرده ایم. این روایت برساخته و بسیار متاخر از زمان پیامبر6 است، ولی با نقل مستمر در متون سنی و شیعه، در طول زمان، قدرت و استحکام یافته و به منابع فقهی رسوخ یافته است و در نتیجه، عدم تولیت زنان بر حکومت، قضاوت و امامت در نماز و عدم تحمل زنان در مناصب اجتماعی را در مبانی فقهی شیعه و سنی رقم زده است.
ملخص الجهاز:
به بیان دیگر، اگر تاریخ ظهور حدیث را زمان حسن بصری (تابعی) فرض کنیم و معتقد باشیم حسن بصری به صورت روشمندی سند روایت را با افزودن مرجع قدیمیتر، مثل ابو بکره، ترقی داده و نام پیامبر را بر سند اضافه کرده است _ که شاخت این کار را «رشد وارونه سند» مینامد 2 _ باید پرسید این جعل شاخ و برگ اضافی برای سند روایت به چه منظوری صورت پذیرفته است که وی میخواسته بر این حقیقت سرپوش نهد که نقل آن روایت از وی نیست و به صحابی مشهورتری برمیگردد؟ به سختی میتوان پذیرفت که حسن بصری چنین کرده باشد؛ زیرا یا او میخواسته نظریهای فقهی ارائه دهد و نیازمند پشتوانهای از سنت بوده است و جهت ارائه نظریه خود با سند معتبر، مجبور به جعل این سند شده است که قابل قبول نیست؛ زیرا حسن بصری کمتر به نظریهپردازیهای فقهی در کتب رجالی شناخته شده است؛ یا تحت تأثیر شرایط اجتماعی بصره، برای مذمت کردن زنان به دنبال سندی قاطعتر بوده است.
نیز اگر عیینه، راوی طیالسی و احمد، جاعل حدیث بوده و ناقل حدیث جعلی به ابو داود طیالسی و فرزندش یحیی باشد، در حالی که کتب رجالی، یحیی و پدرش را ثقه معرفی کردهاند، 4 با نقل حسن بصری چگونه میتوانسته یکسان و هماهنگ باشد؟ از دیگر روی، این سند در مسند الطیالسی و مسند احمد بن حنبل، از طریق عبد الرحمن بن جوشن آمده است و اینان در منابع رجالی از راویان ابی بکره معرفی ارواء الغلیل، ج8، ص109.