خلاصة:
ابن سینا و سهروردی به منزله سرآمدان دو فلسفه مشاء و اشراق در جهان اسلام با تاثیرپذیری از متون دینی، بحث از خداشناسی را وجهه همت خود قرار داده و تمام تلاش خود را برای تبیین آن به کار گرفته اند. مبانی خاص و روش فلسفی متفاوت این دو اندیشمند مسلمان ـ که یکی با وفاداری به روش بحثی ـ استدلالی ارسطویی و با رنگ و بوی وجودی به حل و فصل این مسئله اقدام می کند و دیگری با دخالت دادن شهود در کنار استدلال به عنوان ابزاری مهم در فهم حقایق، مسئله مذکور را بر پایه نور تبیین می کند رهیافت های مختلفی را در بحث خداشناسی به ارمغان می آورند. این نوشتار با روش تحلیلی ـ توصیفی می کوشد با نگاهی فراتاریخی و پدیدارشناختی دیدگاه این دو فیلسوف شهیر را در باب خداشناسی بررسی کند. این بررسی روشن می کند که ملاحظات ابن سینا و تبیین هایی که برای اثبات واجب و صفات او ارائه کرده است دقیق تر از شیخ اشراق می باشد.