خلاصة:
امروزه در همه علوم شاهد شتاب علمی بالا
هستیم؛ پیشرفتهای علمی خود مرهون روشهای
علمی پژوهش هستند. امّا خود روشهای پژوهش نیز
تغییرات و پیشرفتهای بسیاری داشتهاند. هدف از
این پژوهش این است که پاردایمهای رایج و روشهای
پژوهش کیفّی همراه با معیارهای ارزیابی کیفی آنها
مورد توجه قرار گیرد؛ زیرا اعتقاد بر این است که انجام
پژوهشهای کیفّی به توسعه مبنای دانش جامع و
سالمتر در حوزه علوم انسانی کمک خواهد کرد. درک
مبانی نظری و فلسفی پژوهش کیفّی میتواند
پژوهشگران حوزه علوم انسانی را تشویق به ارزیابی و
استفاده از روش کیفّی به منظور تحت تاثیر قرار دادن
عملکرد خودشان کند؛ این امر برای برخی ممکن
است شامل یک تغییر الگو در تفکر باشد. به همین
منظور، مبانی دو پارادایم رایج علمی یعنی
اثباتگرایی/ فرااثباتگرایی و تفسیری مطرح شد.
سپس ارتباط مبانی پارادایمی و روششناسی ارائه
شد. روششناسیهای متداول در پژوهش کیفّی،
یعنی نظریه داده بنیاد، مطالعه موردی،
پدیدارشناسی، قومنگاری و داستانسرایی مورد
بررسی قرار گرفت. در ادامه روشهای جمعآوری
دادهها شامل مصاحبه فردی، گروههای کانونی،
مشاهده و تحلیل اسناد بیان شدند. در نهایت،
راهبردهای افزایش کیفیّت پژوهش کیفّی مورد
بررسی قرار گرفت و با راهبردهای پژوهش کمّی
مقایسه شدند.
ملخص الجهاز:
درک مبانی نظری و فلسفی پژوهش کیفی میتواند پژوهشگران حوزه علوم انسانی را تشویق به ارزیابی و استفاده از روش کیفی به منظور تحت تأثیر قرار دادن عملکرد خودشان کند؛ این امر برای برخی ممکن است شامل یک تغییر الگو در تفکر باشد.
بررسی مجلههای علمی پژوهشی در حوزه علوم انسانی نشان میدهد تعداد پژوهشهای کیفی چاپ شده در آنها محدود بوده و مشاهدهها نشان میدهد این مجلهها بیشتر از آنکه به مفاهیم و کاربردها توجه داشته باشند، روششناسی را مد نظر قرار دادهاند؛ به طوری که حتی اگر پژوهشهای تئوریکی قویای به نگارش درآمده است چندان مورد استقبال این مجلهها قرار نگرفته است؛ در حالی که پژوهشگران مختلفی به اهمیت پژوهشهای کیفی اذعان داشتهاند.
برای بررسی این مسئله، پژوهشگران کیفی از یک رویکرد کیفی موجود استفاده میکنند، جمعآوری دادهها در یک جایگاه طبیعی حساس به افراد و مکان تحت مطالعه صورت میگیرد و تحلیل دادهها، استقرایی است و الگوها یا موضوعها 1 را ایجاد میکند.
شناختشناسی اشاره دارد به اینکه ماهیت رابطه بین پژوهشگر و پدیده مورد پژوهش چگونه است؟ روششناسی به فرایند انجام پژوهش اشاره دارد، فرایند انجام پژوهش چگونه است؟ جدول 2) مقایسه فرضیههای زیربنایی پارادیم فرااثباتگرایی و تفسیری ]3،4،5 [ (رجوع شود به تصویر صفحه) (رجوع شود به تصویر صفحه) 4-1 اثباتگرایی/ فرا اثباتگرایی این پارادایم (که اغلب به عنوان روش علمی یا علم تجربی شناخته شده است) طی روشنگریهای قرن هجدهم هنگامی که تفکر و دلیل منطقی جایگزین مذهب و اعتقادات برای توصیف پدیدهها شد، توسعه و گسترش پیدا کرد.