خلاصة:
ایجاد پیوند میان حوزه های نظری و عرصه های عملی آموزش و نیز ارتباط اثربخش علم با واقعیت های اجتماعی روزمره از ویژگی های آموزش میان رشته ای است . میان رشته ای «سیاست اجتماعی » که با مسایل سیستمی و پیچیده ی زندگی روزمره سروکار دارد، از هر دو این ویژگی ها برخوردار است . گرچه «سیاست اجتماعی » در برخی از دانشگاه های دنیا به مثابه یک رشته دانشگاهی هویت مستفل خود را دارد، اما تا کنون به طور مشخص و مستقل به عنوان بخشی از ساختار آموزش دانشگاهی ایران درنیامده است . این پژوهش با آگاهی از مسئله کم توجهی به میان رشته ای «سیاست اجتماعی »، به این پرسش پاسخ می دهد که دلایل امکان و شرایط امتناع «سیاست اجتماعی » در نظام آموزش عالی ایران چیست ؟ با اتخاذ رویکردی تفسیری و تحلیلی تلاش می شود دلایل امتناع و شرایط امکان آن در ایران واکاوی شود. بر اساس یافته های پژوهش ماهیت موضوع «سیاست اجتماعی »، شرایط بیمارگونه ساختار آموزش دانشگاهی در ایران و نیز ضعف گفتمان روشنفکری در توجه به موضوعات مرتبط با «سیاست اجتماعی » را می توان به عنوان دلایل امتناع آن دانست . شرایط امکان «سیاست اجتماعی » نیز خود را در توجه به دو سطح از ضرورت باز می یابد. یک ، سطح شناختی که ناظر بر نقش راهبردی رشته «سیاست اجتماعی » در سیاست گذاری اجتماعی است ، و دوم ، سطح کاربردی که مستلزم درک شرایط مسئله مند اجتماعی در ایران و ضرورت فهم علمی این شرایط است . تأسیس «سیاست اجتماعی » آکادمیک می تواند از سویی ناظر به بعد معرفت شناختی آن با هدف توسعه دانش اجتماعی در ایران باشد. و از سوی دیگر در توجه به اهمیت کارکردی و نقش کاربردی آن ، می تواند با پیوند میان ابعاد اجتماعی ، سیاسی و امنیتی با وجوه علمی پدیده های اجتماعی منجر به کاستن از هزینه های فرصت سیاست گذاری های اجتماعی در جامعه شود.
ملخص الجهاز:
"عمده ترین موضوعات مرتبط با این سطح عبارتند از: تداخل قلمروهای موضوعی در رشته های یک دانشکده بدون نگاه میان رشته ای به آنها، رقابت درون دانشکده ها، سیطره برخی حوزه ها در دانشکده های علوم اجتماعی و عدم امکان طرح رشته های جدید، فقدان مشارکت میان رشته ای در علوم اجتماعی ، فهم نازل ، ناقص و سلیقه ای از دانش نظری موجود به ویژه در حوزه های علوم اجتماعی ، که مؤمنی ، در مصاحبه اش از آن با عنوان «علم چریکی » یاد می کند، ضعف فضای دانشگاهی ایران در پرداختن به این رشته در قالب فعالیت های علمی از قبیل برگزاری سمینار، همایش ، تألیف کتاب و مقاله و حتی ترجمه در این حوزه نسبت به فصلنامه علمی _پژوهشی سایر حوزه های علوم اجتماعی ، فقدان نیروی مجرب در زمینه آموزش و نیز قلت اندیش ورزان در حوزه سیاست اجتماعی ، بر عهده گرفتن پژوهش های مرتبط با حوزه سیاست اجتماعی در دوره ششم برخی از حوزه های مجاور مانند جامعه شناسی و علوم سیاسی ، و عدم توجه به ارتباط عمیق بهاشم٣ار٩ه ١٢٣ برخی از موضوعات مطالعاتی حوزه علوم اجتماعی با حوزه سیاست اجتماعی ."