خلاصة:
شناخت عمیق روش علمی در گرو شناخت فرانظری علم و نظریه های علمی است. در سایه چنین شناختی است که می توان مسیر اصلی پژوهش را شناخت و از کجروی و سرگشتگی اجتناب کرد. این که چه باوری علمی است، چه پیش فرض هایی باعث علمیت می شوند، هریک از روش های علمی به چه نوع نگرشی به علم وابسته هستند و چه تحلیل هایی با جهت گیری کلی محقق به علم متناسب اند، همه با علم شناسی محقق می شود. مولف در نقد حاضر در نظر دارد ضمن پرداختن به کتاب «نظریه علم»، رهیافت های اصلی علم جدید را معرفی کند و نگاهی اجمالی به بنیادهای آن بیفکند.
ملخص الجهاز:
ir چکیده کلیدواژه مقدمه معمــولا وقتــی از علــم جدیــد بحــث می شــود، توجــه عــدٔە زیــادی بلافاصلــه بــه تحـولات قـرن ١٦ تـا ١٨ میـلادی معطـوف می شـود؛ دورانـی کـه از آن به عنـوان دوران روشـنگری و عصـر انقـلاب علمـی یـاد می کننـد )اکاشـا، ١٣٨٧( و ویژگی هایـی چـون روش منـدی ، اتـکا بـه مشـاهده و آزمایـش ، اصالت دهـی بـه تجربـه و گرایـش بـه اسـتقرا را بـرای آن برمی شـمارند؛ به ویـژه تمرکـز بـر روش و تجربـه ، چیـزی اسـت کـه مقبولیـت عــام یافتــه اســت .
به رغــم همــه امتیازهــای ایــن کتــاب ، چنــد نقــد در ســطح فرانظــری بــه آن وارد اسـت ؛ زیـرا جامعیـت و صحـت مطالـب ارائه شـده در متـن ، سـطح نقـد را بـه مرتبـه ای فراتــر از مســائلی جزئــی ماننــد ارجاعــات و اصطلاحــات و ترجمه هــا و غیــره می بــرد؛ هرچنـد برخـی اشـکالات این چنینـی نیـز موجـود اسـت کـه در پایـان به طـور گـذرا بـرای ارتقـای متـن در ویراسـت های آتـی بـه آن هـا اشـاره خواهـد شـد.
عـلاوه بـر آن ، بـروز تناقضاتـی را در نـگارش متـن نیز در پــی داشــته اســت ؛ به طوری کــه بعضــا دو مطلــب بــا دو نــگاه متضــاد، ناخواســته بــرای تأییــد یکدیگــر بــه کار بــرده شــده اند )بــرای مثــال بــه ایــن دو جملــه پشــت سـر هـم توجـه کنیـد: »از دیربـاز همـواره ایـن تفکـر وجـود داشـته اسـت کـه زبـان بــر شــیؤە تفکــر و جهان بینــی مــا تأثیــر می گــذارد و ازآنجاکــه هــر زبــان تصویــر متفاوتــی از واقعیت هــای جهــان خــارج به دســت می دهــد، طبعــا مــا نیــز جهــان را آن چنـان درک می کنیـم کـه زبانمـان ترسـیم می کنـد.