خلاصة:
یکی از زمینههای پژوهشهای ادبیات تطبیقی، بررسی ترجمهها از یک منبع به زبانهای گوناگون است. این مقاله در زمینۀ تطبیق کلی و جزئی کلیلۀ عربی ابن مقفع، با ترجمههای فارسی منشی و محمد بخاری است و نگارندگان تلاش نمودهاند تا دیدگاهی تحلیلی دربارۀ منشأ و موضوع ابواب و نیز راز تفاوت ترجمهها ارائه دهند. حکایات هندی که برای آموزش درس سیاست و مسائل جهانی بودهاند، به نسبت تفکر و فرهنگ مترجمین جنبۀ اخلاقی و غیراخلاقی به خود گرفتهاند. با وجود انطباق کلی بیشتر ابواب و حکایات سه کتاب، اختلافاتی در حوزۀ لفظ، معنا و مفهوم مشاهده میشود. منشی به جهت بینش ایرانیش گهگاه اقوال صوفیانه را در ترجمهاش جا داده است؛ اما سعی نکرده به متن، جنبۀ اخلاقی بیشتری ببخشد. ترجمۀ او از لحاظ سبک، به متن اصلی سانسکریت پنچه تنتره، نسبت به سایر ترجمهها نزدیکتر است. ترجمة بخاری، اصل متن عربی را در ترجمه نقل کرده و از حذف و اضافات پرهیز داشته است. ترجمة او جدا از چند بابی که در این ترجمه وجود ندارد، در بقیۀ موارد از لحاظ سبک نوشتار و سادهنویسی به متن عربی ابن مقفع نزدیکتر از سایر ترجمههاست. او نیز به مانند منشی از آوردن الفاظ رکیک خودداری نکرده است. یکی از زمینه های پژوهش های ادبیات تطبیقی، بررسی ترجمه ها از یک منبع بـه زبـان هـای گونـاگون اسـت . ایـن مقاله در زمینۀ تطبیق کلی و جزئی کلیلۀ عربی ابن مقفع ، بـا ترجمـه هـای فارسـی منشـی و محمـد بخـاری اسـت و نگارندگان تلاش نموده اند تا دیدگاهی تحلیلی دربارة منشأ و موضـوع ابـواب و نیـز راز تفـاوت ترجمـه هـا ارائـه دهند. حکایات هندی که بـرای آمـوزش درس سیاسـت و مسـائل جهـانی بـوده انـد، بـه نسـبت تفکـر و فرهنـگ مترجمین جنبۀ اخلاقی و غیراخلاقی به خود گرفته اند. با وجود انطباق کلی بیشـتر ابـواب و حکایـات سـه کتـاب ، اختلافاتی در حوزة لفظ ، معنا و مفهوم مشاهده میشود. منشی به جهت بینش ایرانیش گه گاه اقـوال صـوفیانه را در ترجمه اش جا داده است ؛ اما سعی نکرده به متن ، جنبۀ اخلاقی بیشتری ببخشد. ترجمۀ او از لحـاظ سـبک ، بـه مـتن اصلی سانسکریت پنچه تنتره ، نسبت به سایر ترجمه ها نزدیـک تـر اسـت . ترجمـۀ بخـاری، اصـل مـتن عربـی را در ترجمه نقل کرده و از حذف و اضافات پرهیز داشته است . ترجمۀ او جدا از چند بـابی کـه در ایـن ترجمـه وجـود ندارد، در بقیۀ موارد از لحاظ سبک نوشتار و ساده نویسی به متن عربی ابن مقفع نزدیک تر از سـایر ترجمه هاسـت . او نیز به مانند منشی از آوردن الفاظ رکیک خودداری نکرده است . من موضوعات البحوث فی الأدب المق-ارن ، دراس-ة الترجم-ات م-ن مص-در واح-د إل-ی اللغ-ات المتع-ددة ؛ یه-دف ه-ذا المق-ال م-ن وراء مقارنة ل- «کلیلة ابن مقفع » مع التراجم الفارس-یة ل-- «منش-ی » و «محم-د بخ-اری » إل-ی أن یق-دم تجل-یلا دقیق-ا ح-ول منش-أ وموض-وع أبواب الترجمتبن وسر فروقهما. الحکای-ات الهندی-ة الت-ی وض-عت لتعل-یم السیاس-ة والمس-ائل العلمی-ة ، أخ-ذت ص-بغة أخلاقی-ة وغ-یر أخلاقی-ة لس-بب مرده-ا ثقاف-ة المترجم--بن . عل---ی رغ--م الانطب---اق الکل---ی لأکث--ر أب---واب وحکای--ات الکت---ب الثلاث---ة ، یختل--ف المترجم---ون فی اللف--ظ والمعن---ی والمفه---وم . «منش--ی » أدخ--ل الأق--وال الص--وفیة حین--ا بع--د ح--بن لنظرت--ه الإیرانی--ة لک--ن قلم--ا یعطیه--ا ص--بغة أخلاقی--ة . وترجمت--ه أق--رب إل--ی ال--نص الأص-لی للغ-ة السانس--کریتیة بنج-ه م--ن حی-ث الأس--لوب و «بخ-اری» نق-ل ال--نص نفس-ها فی ترجمت--ه واح-ترز م--ن الح-ذف والإض--افة . وترجمته أقرب إلی النص العربی لابن مقفع من حیث أسلوب الکتابة والکتابة البسیطة . فه-و لم یتجن-ب اس-تخدام الألف-اظ الرکیک-ة کما فعل «منشی ».
ملخص الجهاز:
"در پرداخت این مقاله ، مطالعه دقیق کتاب هایی چـون : ادبیـات تطبیقـی غنیمـی هـلال ، الأدب المق·ارن نوشتۀ طه ندا و همچنین مآخذ اصلی کتاب کلیله یعنی پنجا تنترا و مهابهاراته و نیز چند نسخه ای از کلیلـۀ عربی ابن مقفع و ترجمه های فارسی نصرالله منشی و بخاری و نیز کتاب ارزشـمند بـرزوی طبیـب و منشـأ کلیله و دمنه اثر «فرانسـوا دوبلـوا» و مقـالات «ادبیـات تطبیقـی: تعریـف و زمینـه هـای پـژوهش » از هـادی نظریمنظم و «رؤیای ادبیات تطبیقی» از علیرضا منوچهریان و منابع دیگر، وجـه همـت بـوده اسـت .
سه منبع اصلی که تطبیق ابواب و حکایات از روی آن هـا صورت گرفته است ، به شرح زیر است : کلیله و دمنۀ عربی ابـن مقفـع ، انتشـارات عـالم الکتـب بیـروت - لبنان سال ٢٠٠٢، کلیله و دمنۀ فارسی نصرالله منشی، به تصحیح مجتبی مینوی، انتشارات امیرکبیـر، چـاپ سیام ، ١٣٨٦، داستان های بیدپای محمد بن عبـدالله بخـاری، بـه تصـحیح پرویـز ناتـل خـانلری و محمـد روشن ، انتشارات خوارزمی، چاپ دوم ، ١٣٦٩.
در آخر باب «شیر و گاو» در نسـخه هـای عربـی شـیخو و عـزام نیـز عبـارتی نیست که حاکی از ادامه داستان باشد؛ بلکـه مـینویسـد: «ف·لم·ا سم·ع الاس·د ذل·ک من·ه [م·ن دمن·ة ] ص·دقه وق· ب·ه » (عزام ، ١٣٦٠: ٩٦)؛ اما در برخی از نسخه های عربی؛ از جمله متن عربی مورد بررسی مـا، عبـاراتی آمـده است که نشان دهندة انتقام شیر از دمنه اسـت : «ثم عل·م [الاس·د] بع·د ذل·ک بکذبه وغ·دره وفج·وره ف·قت·ل·ه ش·ر ق ل·ة » (ابن مقفع ، ٢٠٠٢: ١٦٦)."