خلاصة:
بنی رزین از خاندانهای مشهور بربر در اندلس بودند که نیای آنها همراه با طارق بن زیاد وارد اندلس شده بود. آنها نخست به قرطبه و سپس به سمت ثغور رفتند و در سهله یا شنتمریه شرقی از توابع شنتبریه مسکن گزیدند. این منطقه در دوره امویان منطقهای نظامی در ثغر اوسط بود و از این رو ساکنان آن میتوانستند نقش مهمی در تداوم قدرت اموی در این منطقه ایفاء کنند. بنی رزین و حاکمان آنها که همانند دیگر بربرها از عربها و حکومت اموی ناراضی بودند، نقش دوگانهای در دوره امویان بازی کردند. آنها در عصر امارت و به ویژه خلافت، به قدرت امویان اندلس گردن نهادند؛ اما در اوایل قرن پنجم و با استفاده از ضعف حکومت اموی اعلام استقلال کردند و در شنتمریه شرقی حکومتی مستقل تشکیل دادند. بنی رزین و حاکمان آنها در قرن پنجم برای حفظ منافع خود هیچگاه در مناقشات و اختلافات سیاسی همسایگان دخالت نکردند؛ اما با خلفای اموی از در مخالفت و ناسازگاری وارد شدند. رفتار حاکمان بنی رزین مؤید این دیدگاه است که بنی رزین همانند دیگر بربرها در زوال و سرنگونی حکومت اموی و تضعیف قدرت مسلمانان در اندلس نقش مؤثری داشتهاند.
ملخص الجهاز:
"مفاخر البربر، ١۸۸؛ حجی ، ١۳۸ بنی رزین در دروه خلافت اموی (٣١٧-٣٦٦) اخبار بنی رزین در دوره خلافت اموی حاکی از رابطه سیاسی نزدیک میان افراد این خاندان با خلفای اموی اندلس است به گونه ای که گاه بنی رزین به جانب داری از خلافت اموی با ممالک مسیحی شمال در میآویختند و حتی عبدالرحمن ناصر نبرد با مسیحیان را به بربرهای ساکن در ثغور از جمله بنی رزین سپرده بود؛ به عنوان نمونه در سال ۳۲۴ه یعنی در دوره خلافت عبدالرحمن ناصر ﴿۳۰۰-۳۵۰ه﴾ در مرزهای مسیحی روبروی ثغر اوسط میان مسلمانان به رهبری بنی رزین و بنی ذی النون و مسیحیان اسپانیا از اهالی البه و قلاع یعنی قشتاله جنگی درگرفت که با پیروزی قاطع مسلمانان و کشته شدن بسیاری از مسیحیان از جمله فرمانده آنها که در منابع بدان رذمیر گفته شده ، پایان یافت 1 .
این شکست موجب تغییر سیاست عبدالرحمن ناصر شد به گونه ای که از آن پس هیچ گاه خلیفه خود به جنگ نرفت و نبرد با ممالک اسپانیای مسیحی را به یکی از فرماندهان مناطق مرزی مانند بنی رزین در شنتمریه شرقی ، بنی ذی النون حکام وبذه و یا بنی تجیب حاکمان منطقه ثغر أعلی سپرد.
دید که بنا بر نظر غالب بن عبدالرحمن ،۳۸ فرمانده ارشد نظامی اموی در ثغر اوسط ، بار دیگر اقطاعات نواحی مرزی را سازماندهی کند به گونه ای که «برای بنی یحیی بن هذیل بن رزین همان قلعه هایی نوشته شد که در اوایل خلافت مستنصر بالله برای پدرش ثبت شده ۳۹ بود»."