خلاصة:
شاید جریانی که به نام زهد آغاز شد و سپس تصوف و عرفان نام گرفت ، پویاترین و پایاترین جریانی باشد که با کمی دگرگونی ، از آغاز ظهور اسلام تا زمان ما، راه خود را در پندار و اندیشة گروهی از مسلمانان ، پیموده و شاید پس از فقه و آنچه به گونه ای مستقیم با قرآن و اسلام در پیوند است ، در هیچ حوزه ای چون حوزة تصوف و عرفان ، کتاب ها، چکامه ها و رساله ها و ... به نگارش در نیامده باشد. سبک و ساختار شکلی این نوشته ها، به پیروی از شیوة نثرنویسی هر دوره ، همواره دگرگون شده است و اتفاقا نخستین جایی که این دگرگونی فرمی نمود یافته ، عناوین کتاب ها، عناوین بخش ها (= فهرست ) و حتی دیباچه های آن هاست . عناوین نوشته ها در هر دوره ، از یک سو پیرو شیوة نثرنویسی آن دوره است و ویژگی های فرمی نثر آن دوره را نشان می دهد و از سوی دیگر با توجه به حوزة موضوعی نوشته ها، درون مایه های عمدة آن حوزه را بازتاب می دهد. عناوین نوشته های تصوف نیز به همین شیوه ، ویژگی های نثری ادب عربی و پارسی و جریان های اصلی تصوف در هر دوره را نمایان می سازد. در جستار پیش رو، ضمن نگاهی کوتاه به دوره های اصلی تصوف ، از سدة نخست تا هشتم هجری و ویژگی های اصلی نثر عربی و پارسی در این چارچوب زمانی ، به بررسی فرمی عناوین نوشته های تصوف مانند کتاب ها، رساله ها، چکامه ها، شرح ها و هر آنچه مربوط به این حوزة دینی - هنری در ادبیات عربی و پارسی است ، پرداخته شده است . به نظر می رسد عناوین نوشته های تصوف در سده های نخستین ، بیش تر به شکل کوتاه ، ساده ، روشن و غیر آهنگین و دالّ بر محتوای کتاب ، بوده و به تدریج این عنوان ها طولانی ، مسجّع ، مبهم و حتی رمزآلود شده ، آرایه های لفظی و معنوی در آن نمود یافته و جدا از محتوای کتاب ، گاه به رمزی بودن محتوا، نوع مخاطب و... نیز اشاره می کنند.
Probably the stream called Asceticism (later named Sufism and Mysticism) can be regarded as the most everlasting and permanent course which paved its way at some Muslems’ ideology with a few changes since the advent of Islam. It seems that asceticism، after Fiqh and Quranic works، has been written about more than any other areas. The style and the formal structure of mystical writings have constantly changed based on the prose of each era. Perhaps the first place where this formal change revealed was at the book titles، contents، or even their introductions. Titles and themes written in each era are، on the one hand، following the prose style of that era and reveal the prose features of that period، and on the other hand، they reflect the major themes of that area. Sufism writing titles، in the same token، represent Arabic and Persian prose features as well as Sufism mainstreams in each era. This paper، first، briefly discusses the main eras of Sufism from first to eighth century and its Arabic and Persian features، and then studies the forms of Sufism writing titles such as books، odes، etc. It seems that Sufism writing titles in the first centuries have been mostly in short، simple، clear، and non-musical (non- rhythmic) forms and represented the content of the books. As we move forward in history، these titles become longer، more rhythmic، and vaguer and even mysterious; literary and spiritual figures of speech appear، and symbolic contents and type of audience are accentuated.
ملخص الجهاز:
"اگر بخواهیم جریان تحول سبک نثر را در عربی یا پارسی روی یک خط افقی ترسیم کنیم ، با کمی اغماض ، به شکل زیر خواهد بود: ایجاز و دوری از سجع [عربی : قرن اول و دوم ؛ فارسی : سامانیان ] ← اطناب [عربی : قرن سوم ؛ فارسی : دورة غزنوی و سلجوقی اول ] ← سجع و بدیع ساده [عربی : پایان قرن سوم و قرن چهارم ؛ فارسی : دورة سلجوقی دوم و خوارزمشاهیان یا قرن ششم ] ← سجع و صنایع متکلفانه [عربی : قرن پنجم به بعد؛ فارسی : قرن هفتم به بعد] از آنجا که در عناوین کتاب های تصوف ، کاربرد آرایه های ادبی چون جناس ، طباق و به ویژه سجع نمود آشکاری دارد، بایسته است کمی از علت گسترش این پدیده در نثر عربی سخن بگوییم .
اگر از این عنوان های طولانی که بیشتر در کتاب های تاریخی این دوره آمده چشم پوشی کنیم ، بیشتر عناوین کتاب های تصوف ، عرفان و دیگر حوزه ها، از دو بخش و هر بخش معمولا از دو واژه تشکیل شده و میان آن دو، حرف ربطی قرار داده شده و معمولا بخش دوم بر محتوای کتاب دلالت دارد و بخش نخست به منظور کامل کردن سجع در عنوان ، آمده است ؛ مانند «الأحادیث الحسان فی فضل الطیلسان »، «أبواب السعادة فی مسائل الصلوات »، «أحداق الحدائق فی النظم الرائق »، «أحداق الأخبار فی أخلاق الأخیار»، «الأبیات الوافیة فی علم القافیة »، «تنبیه الغبی إلی تکفیر ابن عربی »، «نظم الدرر فی تناسب الآیات والسور»، «شمس المعارف و لطائف العوارف » و ..."