خلاصة:
بازسازی و احیای تفکر دینی یکی از مقولههایی است که از گذشتههای دور مطمح نظر احیاگران دینی بوده است. احیاگری دینی امری بهواقع شریف و ضروری است؛ زیرا در پی صیانت از دین و دینداری در جوامع دینی است. احیاگران در پی رفع چالشها و موانعی هستند که رشد و بالندگی دین را به مخاطره میاندازند. آنها حفظ و بازسازی تفکر دینی را در مقاطعی که دچار آسیبها و تحریفهایی شده است، بر عهده دارند. احیاگری دینی یعنی زدودن غبار خرافه و بدعت و تحریف از چهرة دین و عنایت به زوایای مغفول و متروک ماندة معارف دینی و تصفیة زواید از چهرة دین. به نظر بسیاری از محققان و صاحبنظران مسلمان، استاد مرتضی مطهّری یکی از احیاگران و اصلاحگران اندیشة دینی، در دورهی معاصر است. از منظر استاد، موضوع عقبماندگی و انحطاط مسلمانان به عنوان جدّیترین مسئلة کنونی مسلمانان و پاسخ به آن مبرمترین نیاز است. استاد مهمترین مولّفة اصلاح فکر دینی را شفّافسازی و آسیبشناسی مفاهیم دینی میدانست که به صورت مسخ شده و واژگون در اذهان مردم رسوخ کرده بود. ایشان در موضع یک فیلسوف - متکلّم از توجه به مسائل اجتماعی در حوزة احیای تفکر دینی غافل نماند. از همینرو، رویکرد اجتماعی در آثار ایشان مشهود است. توجه به نقش اجتهاد و تاکید بر پویایی آن، مبارزه با التقاط و تحجّر و آسیبشناسی مفاهیم دینی مهمترین ابعاد احیاگری شهید مطهّری را تشکیل میدهد.
ملخص الجهاز:
"اهداف عمدة تأسیس این کانون عبارت بود از: فراهم نمودن زمینههای بازگشت به قرآن و احیای سنت؛ تکیه بر عترت؛ مبارزه با خرافههای عوام و مبالغههای غلات و بدعتها و مراسم مغایر با روح اسلام؛ طرح اسلام به عنوان یک مکتب اجتماعی و واقعبین و مترقی؛ اعتقاد به اصل «وحدت مسلمانان در برابر دشمنان خارجی»؛ تجدید نظر در آنچه به نام مذهب رایج است؛ و ایجاد خط مشی نوینی در راه و رسم و زبان و شکل تبلیغات اسلامی متناسب با زمان.
شریعتی، که جزو سلسلة احیاگران فکر دینی در ایران است، برخلاف سنت متداول حوزهها، که به علوم رسمی نظیر فقه، اصول فقه و علوم حدیث میپردازند، در مقدمة تفسیر خود، بر شناخت قرآن و مبانی عمل قرار دادن آن تأکید میورزد و این پدیده جزو شاخصههای حرکت فکر دینی در ایران معاصر است که در پی آن بوده که با طرح قرآن، جاودانگی پیام اکرم( را معرفی کند و برای بشر معاصر و انسان جدید از دین و تواناییهای آن سخن بگوید و به پرسشهای جدید پاسخ دهد.
(مطهری، 1373، ص128-129) استاد مطهری معتقد است: در عین اینکه اقتصاد مستقل یکی از ویژگیهای حیات ملی است و اسلام طرفدار تقویت بنیة اقتصادی است، اما چنین نیست که خود اقتصاد هدف باشد، بلکه به سبب آنکه هدفهای اسلامی بدون اقتصاد سالم و نیروی مستقل اقتصادی میسر نیست، بر توانمندی اقتصادی تأکید دارند؛ همانگونه که اسلام اقتصاد را تنها یک رکن از ارکان حیات اجتماعی میداند."