خلاصة:
در حکمت صدرایی با اثبات حرکت جوهری و خروج تدریجی طبیعت شی ء از قـوه به فعل ، غیر از صورت و فعلیت شی ء، ماده و هیولایی اثبات شد تا حامل ایـن قـوه باشد. معنای این ادعا آن است که نفـس ناطقـه انسـان ، پـس از مفارقـت از بـدن ، استکمالی نخواهد داشت . از طرفی در متون دینی به سیر استکمالی نفس در عـالم برزخ و قیامت ، که نفس ، بدن را رها کرده ، تصریح شده است . از آنجایی کـه میـان عقل و دین خالص از آن حیث که مخلوق خداوند حکیم هستند، تعارضی نمی تواند باشد، حکما ریشه این ناسازگاری را در محصول افکار انسانی دانسته اند. بـه همـین دلیل فحوای قطعی دین را مسلم گرفته اند و در پی حل مشکل کوشـیده اند. برخـی به تجدد امثال گرویده اند و برخی دیگر براهین مثبت هیولا را ناکارآمـد دانسـته اند. گروهی نیز تجرد را جز در خصوص ذات حق روا ندانسته اند. این نکته را باید افزود که مقصد نفس ناطقه انسان ، تقرب و وصول به وجود نامتنـاهی حـق تعـالی اسـت . بدین ترتیب سیر استکمالی نفس نمی تواند محدود به حـدود جسـمانی باشـد، بلکـه پایانی برای آن متصور نیست و باید در عـوالم دیگـر تـداوم یابـد. ایـن اسـتکمال ، همان گونه که از آیات و روایات نیز برمی آید، به شکل آنی و غیرتـدریجی نخواهـد بود. این نوشتار با بررسی برخی دیدگاه ها در خصوص امکـان حرکـت جـوهری در نفس مفارق از بدن ، مطلب اخیر را به عنـوان راه حـل دیگـری در رفـع ناسـازگاری فوق ، پیشنهاد می کند.
ملخص الجهاز:
"اگرچـه ایشـان در برخـی مواضـع ، نظری متفاوت بیان کرده است ، اما شارحان وی تحت تأثیر آموزه های دینی ، گرایش بیشتری بـه شکستن حصر مادی حرکت جوهری داشته اند تا مانعی برای استکمال نفـس پـس از عـالم مـاده وجود نداشته باشد.
پرسش این است : اگر پس از مفارقت نفس از بدن ، مطابق آموزه های دینـی سـیر اسـتکمالی نفس ادامه داشته باشد، محمل عقلی آن چیست ؟ در خصوص ادله و براهین اقامه شده ، کـه فراتـر از مرزهای مادی نرفته اند، چه باید گفت ؟ آیا لزوما حرکت باید در دل عالم مادی محقق شود؟ در ادامه به تحقیق بیشتر این مباحث خواهیم پرداخت .
موسوی خمینی با توجه به نظر ابن عربی ، اصل ترقی نفس در عالم برزخ و آخرت را می پذیرد، اما نه به شکل حرکت جوهری که مستلزم قوه و ماده باشد، بلکه معتقد است تکامـل و ترقـی در آن عالم به صورت رفع حجاب ها و ظهور تجلیات صورت می گیرد (موسوی خمینی ، ١٣٧٥: ١٧٠).
ایشان در بحث اتصال نفس بـه عقـل فعـال بعـد از جدایی بدن معتقد است این وصول به شکل تغییر و حرکت نیست ، بلکه از طریق اشـراق و الهـام 8 مشخص می شود که ورود و اتصال نفس به عالم عقل به نحـو صـدور آن از عقـل فعـال اسـت (صدرالدین شیرازی ، ١٩٩٠: ٣٩٦.
اشکال به برهان اثبات انحصار حرکت در ماده به نظر می رسد مانع اساسی در پذیرش استکمال نفس پس از مفارقت از بدن ، براهینی است کـه صدرالدین شیرازی اقامه می کند."