خلاصة:
بحث «فلسفه فعل» از مباحث مهمی است که در عرصه فلسفه فراموش شده است. مسئله خاص این پژوهش، بازخوانی فرآیند و سازوکار صدور افعال اختیاری انسان ـ به عنوان یکی از بخشهای قابل طرح در حوزه فلسفه فعل ـ است. همچنین این پژوهش در پی آن است که روشن سازد، بر مبنای آرا و دیدگاههای صدرالمتالهین، صدور افعال اختیاری انسان چه فرآیندی را میپیماید؟در آثار صدرالمتالهین، تبیینها و تقریرهای مختلفی وجود دارد؛ در مقام پژوهش میتوان تبیینهایی سه، چهار، پنج و شش مرحلهای ـ که برخی، چند تقریر نیز دارند ـ برشمرد. این تبیینها و تقریر آنها، ما را به مدل تفصیلی جدیدی از مراحل فرآیند صدور افعال رهنمون میکند: 1. نفس حیوانی با قوای واهمه و خیالی در افعال حیوانی و یا نفس ناطقه با عقل عملی در افعال انسانی و فکری؛ 2. تصور فایده و لذت ملائم و رنج منافر؛ 3. تصدیق (ظنی/خیالی/علمی) به فایده و یا ملائمت؛ 4. شوق؛ 5. تاکد و اشتداد شوق؛ 6. اراده (اجماع، عزم، تصمیم)؛ 7. قوه عامله (قوه جسمانی مباشر حرکت)؛ 8. اوتار؛ 9. حرکت اعضا. سرانجام میتوان به ارائه نهایی «مدل مفهومی ادغامی از اجمال به تفصیل در باب فرآیند صدور افعال» دست یافت.
ملخص الجهاز:
همچنین این پژوهش در پی آن است که روشن سازد، بر مبنای آرا و دیدگاههای صدرالمتألهین، صدور افعال اختیاری انسان چه فرآیندی را میپیماید؟در آثار صدرالمتألهین، تبیینها و تقریرهای مختلفی وجود دارد؛ در مقام پژوهش میتوان تبیینهایی سه، چهار، پنج و شش مرحلهای ـ که برخی، چند تقریر نیز دارند ـ برشمرد.
تبیین چهار مرحلهای در شرح الهدایه الاثیریه و همچنین اسفار، ذیل بحث عبث و اثبات غایت آن، مبادی افعال ارادی چنین تبیین میشود که هر حرکت ارادی، دارای مبادی مترتبی است، مبدأ قریب عبارت است از قوه محرک، 216 و این قوه در حیوان در عضله همان عضو متحرک است؛ پیش از آن اراده است ـ که به نام اجماع نامیده میشود ـ و پیش از اجماع، شوق است، و دورتر از همه فکر و تخیل است.
ما انسانها در افعال خود، نخست آن را تصور کرده و به فایدهاش ـ که به ما باز میگردد ـ تصدیق ظنی و یا جهلی خیالی و یا علمی میکنیم؛ تصدیق به اینکه در آن نوعی منفعت و یا خیری از خیرهای حقیقی و یا ظنی ـ خواه عینی و خارجی باشد و یا شهرت و مدحی که به جوهر ذات ما و یا به قوهای از قوای ما باز میگردد ـ باشد؛ از این علم تصوری و این حکم تصدیقی شوقی بدان (فعل) برانگیخته میشود، و چون شوق نفسانی قوی شد و شدت یافت، قوه ارادی به حرکت آمده و ارادهای که به نام اجماع نامیده میشود حصول پیدا میکند.