خلاصة:
مالکان نهادی با توجه به مالکیت بخش قابل توجهی از سهام شرکت ها، از نفوذ قابل ملاحظه ای برخوردار هستند و میتوانند رویه های آن هـا (شـامل رویه های حسابداری و گزارش گری مالی) را تحت تاثیر قرار دهند. صـورت - های مالی هسته ی اصلی فراینـد گـزارش گـری مـالی را تشـکیل مـیدهنـد. صورت های مالی و در راس آن ها صورت سود و زیان (رقم سود خالص ) در کانون توجه سرمایه گذاران قـرار دارد. تحقیـق حاضـر بـرای فـراهم آوردن شواهدی در ارتباط با نقش نظارتی سرمایه گذاران نهادی از این منظر کـه آیـا مالکیت نهادی بر کیفیت سود گزارش شده تاثیر دارد، صورت پذیرفته اسـت . برای اندازه گیری کیفیت سود، از یک رویکرد چند بعدی استفاده شده اسـت ؛ بدان معنا که برای سنجش کیفیت سود، چهار مدل رگرسیونی که جنبـه هـای مختلف کیفیت سود (یعنی محتوای اطلاعاتی سود، قابلیت پیش بینی کننـدگی سود، اقلام تعهدی سود و به موقع بودن گزارش سود) را میسـنجد، بـرازش شده است . نتایج تحقیق بیان گر روابط متناقضی بین سرمایه گـذاران نهـادی و کیفیت سود است . بدان معنا که از بعد ارزش پیش بینی کنندگی سود، سرمایه - گذارن نهادی (تمرکز سرمایه گذران نهادی) با کیفیـت سـود، رابطـه ی منفـی (مثبت ) دارند. این در حالی است سرمایه گذاران نهادی با وقفه ی گزارش گری رابطه ی منفی دارند. این امر بیان گر آن است که با افزایش سطح سرمایه گذاران نهادی، کیفیت سود نیز ارتقا مییابد. باید یادآور شد که در این تحقیق رابطـه معناداری بین سرمایه گذاران نهادی (تمرکز سرمایه گذاران نهـادی) و کیفیـت سود با استفاده از معیارهای محتوای اطلاعاتی سود و اقلام تعهدی سود یافت نشد.
ملخص الجهاز:
"مدل (١) انعکاسی از این دیدگاه است : مدل ١: که در این مدل : RET: بازده ١٢ ماهه ی سهام برای سال مالی t؛ E: سود هر سهم در سال t؛ P: قیمت هر سهم 1-t؛ PIH: درصد سهام عادی در اختیار سرمایه گذاری نهادی در پایان سال t؛ CONC: تمرکز سرمایه گذاران نهـادی کـه از طریـق (شـاخص هرفینـدال هریشمن ٣٦) به دست میآید؛ GROWTH: درصد تغییر در مجموع داراییها نسبت به سال قبل ؛ SIZE: لگاریتم طبیعی مجموع داراییها؛ DEBT: بدهی بلندمدت نسبت به مجموع داراییها؛ LOSS: متغیر کیفی که اگر شرکت زیان گزارش کرده باشد، ١؛ و در غیر این صـورت صفر خواهد بود؛ : جزء ناشناخته .
00 459 DEBT PIH: درصد سهام عادی در اختیار سرمایه گذاری نهادی؛ CONC: تمرکز سرمایه گذاران نهادی که از طریـق شـاخص هرفینـدال هریشـمن بـه دست میآید؛ RET: بازده ١٢ ماهه ی سهام برای سال مالی t؛ CFO: جریان های نقد عملیاتی در پایان سال 1+t (به میلیارد ریال ) ؛ ACC: قدرمطلق اختلاف بین جریان های نقد عملیاتی و سود عملیاتی (همگن شده با مجموع داراییها)؛ R–LAG: تعداد روزهای بین پایان سال مالی و تصویب صورت هـای مـالی (وقفـه ی گزارش گری)؛ E.
عدم یک رابطه ی معنـادار بین تمرکز مالکیت و وقفه ی گزارش گری را نیز میتوان بر اساس فرضیه ی منـافع شخصـی تفسیر نمود؛ بدان معنا که سرمایه گذاران نهادی بزرگ با توجه به این که احتمالا قبل از انتشار صورت های مالی به این اطلاعات دسترسـی دارنـد، انگیـزه ای بـرای ترغیـب مـدیریت بـه گزارش کردن این اطلاعات ندارند."