خلاصة:
مراعاتالنظیر تا قرن پنجم هجری در کتابهای بلاغی اسم و رسم مستقلی ندارد و برپایۀ اسناد و مدارک موجود، نخست رادویانی از این آرایه نام برد، سپس بلاغیان دیگر آن را بیشتر مورد بحث قرار دادند و کمکم جایگاه این آرایه میان مباحث علم بدیع تعیین و تبیین شد. پیشتر، ضمن مباحثی مانند «ائتلاف»، «تقسیم» و «مقابله»، طرح کمرنگی از مبحث مراعاتالنظیر را ملاحظه میکنیم که چندان گویا نیست. در ادامه، به پیشینة بحث اشاره میکنیم. در مقالۀ حاضر، پس از بررسی پیشینۀ بحث مراعاتالنظیر، تعریف این آرایه را «تشکیل رابطۀ معنایی تناظر میان اجزای کلام برای ایجاد مضمون ادبی» دانستهایم و همین رابطه باعنوان «علاقه» بنیاد مجاز را نیز میسازد. مطالعۀ دقیق آمیغهای مراعاتالنظیر و کارکردهای تصویرآفرینی، مضمونپردازی، فضاسازی، مبنادهی و انسجامبخشی این آرایه، و معیارهای صحت، ابداع، وضوح و اعتدال برای ارزیابی آن، از دیگر دستاوردهای این مقاله است. این بحثها در بلاغت اسلامی معمولا راجعبه مباحثی مانند مجاز، تشبیه و استعاره هم سابقه دارد.
ملخص الجهاز:
نگاهی تازه به مراعات النظیر و جنبه های بلاغی آن * علیرضا فولادی * استادیار زبان و ادبیات فارسی ، دانشگاه کاشان چکیده مراعات النظیر تا قرن پنجم هجری در کتاب های بلاغی اسم و رسم مستقلی ندارد و برپایة اسناد و مدارک موجود، نخست رادویانی از این آرایه نام برد، سپس بلاغیان دیگر آن را بیشتر مورد بحث قرار دادند و کم کم جایگاه این آرایه میان مباحث علم بدیع تعیین و تبیین شد.
در مقالة حاضر، پس از بررسی پیشینة بحث مراعات النظیر، تعریف این آرایه را «تشکیل رابطة معنایی تناظر میان اجزای کلام برای ایجاد مضمون ادبی » دانسته ایم و همین رابطه باعنوان «علاقه » بنیاد مجاز را نیز می سازد.
گویا فخر رازی (٦٠٦ق ) (١٩٨٥: ٢٩١) نخستین کسی است که در کتاب های بلاغی عربی از مراعات النظیر نام برد و ضمن مباحث نهایة الایجاز فی درایة الاعجاز، این آرایه را جزء اقسام نظم کلام برشمرد و دربارة آن نوشت : «و هو عبارة عن جمع الامور المتناسبة ».
مراعات النظیر عبارت است از: تشکیل رابطة معنایی تناظر میان اجزای کلام برای ایجاد مضمون ادبی .
با این حال ، گاه وجود رابطة معنایی تناظر نیز در چنین مواردی انکارناپذیر است ؛ پس چه بسا میان سویه های مراعات النظیر هماوایی هم وجود داشته باشد و نمونة زیر در این باره کفایت می کند: در (غار) همیشه جای (مار) اسـت ای ماه تو را چه جای غار اسـت (نظامی گنجوی ، ١٣٦٣: ١- ٢.