ملخص الجهاز:
"با آغاز جنگهای ایران و روسیه در عصر فتحعلیشاه قاجار و شکستهای تلخ کشور از همسایه شمالی، فرسودگی نظام سیاسی ــ اجتماعی کهن ایران و به تبع آن سازمان لشگری آن بر اقلیتی از دولتمردان آن عصر آشکار گردید و افرادی چون عباسمیرزا نایبالسلطنه و وزیرش، قائممقام، درصدد برآمدند با استخدام مربیان و کارشناسان نظامی اروپایی و استفاده از دانش نظامی آنها در سازمان و تشکیلات لشگری کشور اصلاحات لازم را به عمل آورند.
الفــ سازمان نظامی ایران قبل از ورود مربیان و متخصصان اروپایی در اوایل قرن نوزدهم میلادی که از حکمرانی قاجارها بر ایران یکی دو دهه بیشتر سپری نشده بود، ایران فاقد نیرویی منسجم و کارآمد بود و سربازان که بیشتر تابع اوامر رؤسای طوایف خود بودند، فقط به هنگام جنگ جمعآوری میشدند و حکومت مرکزی را یاری میکردند.
این نیرو که به دست مستشاران سوئدی اداره میشد، در ایجاد امنیت کشور نقش مهم و موثری را عهدهدار بود، اما چون دو دولت استعماری وقت، یعنی انگلیس و روسیه، به تشکیل آن در ایران تمایلی نداشتند، با نیروی ژاندارم سر ناسازگاری گذاشتند و به بهانه آنکه افسران ژاندارمری، خاصه افسران سوئدی، طرفدار و هواخواه کشور آلمان هستند، در راه انهدام آن سازمان میکوشیدند و چون خزانه کشور در دست مستشاران بلژیکی از قبیل مرنار و دیگران و زیر نفوذ مستقیم روس و انگلیس بود، در رسانیدن حقوق و جیره و مواجب و سایر هزینههای ژاندارمری به سختی کارشکنی و اخلال میکردند."