خلاصة:
-
ملخص الجهاز:
"» (شمس قیس ، همان: ١١٦) با دقت در کلام وی، باید دوران را تناوب و تکرار نظم و تعادل هجاها دانست ، نه صرف تناوب ارکان زیرا به اوزان سالم و دارای قافیة میانی یا وزنهای شبه دوری که نوعی دور و تناوب دارند نیز قابل تعمیم است ؛ صحبت از "دورانی " است که موجب عذوبت و مطبوع شدن آن دسته از اشعاری می شود که به عقیدة شمس قیس ، در وزن آنها، اجزا و ارکان، هماهنگ و متناسب بوده و نیز متحرکات و سواکن (مصوتها و صامت ها یا به زبان عروض جدید: هجاهای بلند و کوتاه)، متعادل (برابر) باشد.
این اوزان یک ویژگی مشترک دارند که در علم موسیقی قدیم ، مانند کتب المعجم شمس قیس و رسائل اخوانالصفا به آن "ضعف " یا تساوی هجایی گفته می شده و آن عبارت از این است که هر نیم مصراع، از ٤ هجای کوتاه و ٤ هجای بلند تشکیل شده است و اکثر شاعران، این اوزان را به دلیل ریتم تند و عدم مکث در وسط شعر، غیردوری گرفته اند تا موسیقی کلام بیشتر حفظ شود؛ مانندفعلاتن مفاعلن دوبار: چو پرست از محبتش دل آن عالم خلأ که درختش ز شکر دوست سراسر زبان شود و به ندرت، این اوزان را دوری گرفته اند؛ به طور مثال، در همان غزل [بر همان وزن]، مولوی بیت زیر را دوری آورده است : چو سر از خاک برزنند ."